صاعقه ایران

تحلیلی از ((صاعقه ایرانی))(وبلاگ هوانوردی شوق پرواز)

 

 

متاسفانه به دلایلی فرایند اطلاع رسانی اخبار نظامی در ایران بسیار عجیب، کند و دست و پا گیر است؛ در حالی که کشورهای بزرگ تولید کننده سلاح چنین وسواس و محافطه کاری نداشته و به مراتب راحت تر اطلاع زیادی را در اختیار رسانه ها قرار می دهند. ممکن است علت عمده این مسئله ساختار تماما دولتی شرکت ها و موسسات نظامی در ایران باشد که خود علت خوبی برای توضیح است مسئله است.

 

به گمانم همگی خبر پرواز هواپیمای جنگنده ((صاعقه)) را که اخیرا در تهران به پرواز در آمده است شنیده اید. هر قدر که در خصوص این جنگنده جستجو کردم به جز اخبار تکراری و یا غیر موثق به چیز دیگری برخورد نکردم. بنابراین ترجیح دادم که در این مقاله تفسیر شخصی ام را در خصوص یکی از علایق همیشگی خودم یعنی هوافضا بنویسم و امیدوارم که مورد توجه قرار بگیرد.

 

 

 

طبق آنچه که رسانه های داخلی منتشر کرده اند جنگنده صاعقه یک هواپیمای جنگی فوق مدرن است که توانایی زیادی دارد. ویکی پدیا در این باره می گوید:

 

صاعقه هواپیمای جت جنگنده آموزشی نظامی ساخت ایران است. در این هواپیما از بدنه هواپیمای اف-۵ استفاده شده است. تفاوت ظاهری این هواپیما با اف-۵ وجود دو سکان عمودی V شکل است که برای ایجاد توانایی لازم برای مانور پذیری بهتر جنگنده صورت گرفته است. هواپیمای جنگنده صاعقه ۱۰ تا ۱۵ درصد بزرگ‌تر شده هواپیماهای اف-۵ است که دو سکان عمودی V شکل (برای کاهش سطح مقطع راداری) و سیستم های الکترونیک و موتورهای روسی آر دی-۳۳ (RD-۳۳) دارد.

 

قطعا موتور های روسی از نمونه قدیمی امریکایی قوی تر بوده و از نوع توربوفن هستند که عموما مصرف سوخت و سر و صدای کمتری دارند.

 

هواپیمای اف -5 یا تایگر (به معنی ببر) نخستین هواپیمای فراصوت ایران است که مدتها پیش از انقلاب به مقدار زیادی از امریکا خریداری شد و این جنگنده امروزه دیگر به همان شکل اولیه خود در جهان جایگاهی ندارد و حتی در امریکا به عنوان هدف آزمایشی موشکهای ضد هوایی مورد اصابت قرار می گرفته اند.

 

به عقیده من هر قدر که ساخت یک هواپیمای نظامی که نیاز به فناوری بالا و به روز دارد  اما پخش گسترده خبر ((پرواز موفقیت آمیز جنگنده صاعقه)) علیرغم اینکه برای همه ایرانیان مایه مسرت و مباهات است اما تعمق در آن از شیرینی این موفقیت می کاهد.

 

همانطور که می دانید ابتدایی ترین کار یک جنگده که آن را به این عنوان نزدیک می کند قابلیت پرواز کردن آن می باشد و این درست به معنی ابتدایی ترین پلّه است! حتی پیشرفته ترین هواپیماهای نظامی جهان به اندازه یک خودروی نظامی ساده بر روی زمین از ایمنی و توانایی برخوردار نیستند و شاید حد آسیب پذیری آن برای همگان به سادگی باور پذیر نباشد. با این حال آنچه که از یک هواپیمای رزمی یک جنگنده موفق و کارامد می سازد صرفا به پرواز در آمدن آن نیست، بلکه توانایی انجام مانورهای برتر، چابکی، سطح مقطع کمتر (برای کاهش ردیابی راداری) و حمل سلاح و غیره می باشد که در هیچ یک از اخبار منتشر شده اشاره مستند و مستدلی به موارد فوق نشده است.  

 

امیدوارم هر چه زودتر اخبار کامل تری در این باره به دست بیاورم زیرا که ما مدتهاست که نیازمند یک جنگنده کارامد در کشور بودیم که پس از انقلاب 57 به جز اندک مواردی از میگهای 29 روسی و سوخوی 25 که اخیرا خریداری شده اند جنگنده مناسب دیگری به ناوگان نظامی کشور اضافه نشده است و هر ساله تعدادی از آنها را به دلایلی یا از دست می دهیم (سقوط) و یا خودبخود از رده خارج می گردند.

 

پیش بینی شخصی من این است که ایران نهایتا ( بخصوص در موقع بحران) به سراغ خریدهای بزرگ نظامی در همین رده جنگنده- بمب افکن خواهد رفت زیرا هم اکنون که در صلح به سر می بریم هر هواپیمایی که تولید بشود ((شیر محلّه امان)) است و کسی از کم و کیف واقعی آن اطلاعی ندارد. اولین گزینه خرید خارجی کشور روسیه (یا چین که محصولات روسیه را مونتاژ می کند) و شرکت ((سوخوی)) خواهد بود که جنگنده های موفقی را مانند سوخوی 27 و 30 را تولید و صادر می کند.

 

در انتهای این مقاله قصد دارم به مقایسه کوتاهی از ((صاعقه)) و مدلهای خارجی آن بپردازم که مطمئنم برای شما هم جذاب خواهد بود!

 

 

 

تصویری از جنگنده صاعقه

 

در شکل پایین مدل تک کابین جنگنده اصلی اف 5 امریکایی را مشاهده می کنید! شباهت آنها کم نیست! (سکان عمودی یا رادر (Rudder) دوتایی را فرض نگیرید)

 

هواپیمای اف5 تایگر امریکایی متعلق به بیش از 40 سال پیش

 

در این تصویر دو فروند هواپیمای اف 18 (هورنت) نیروی هوایی کانادا را می بینید! نکته قابل توجه علاوه بر شباهت طراحی در  تطابق رنگ آمیزی آن با جنگنده نمونه خارجی است!

 

 

 خیلی دوست دارم به این شبهه بوجود آمده پاسخ مناسبی داده شود!

 

 

تصویر جنگده امریکایی اف/ای 18 متعلق به نیروی هوایی کانادا

سقوط سه جنگنده سعودي در تنگه هرمز

روزنامه الديار لبنان از سقوط سه جنگنده عربستان سعودي در تنگه هرمز خبر داد.
به گزارش مشرق به نقل از باشگاه خبرنگاران، روزنامه الديار لبنان در مطلبي عنوان کرد: سه جنگنده عربستان سعودي كه از جديدترين نوع جنگنده‌ها به شمار مي روند بر فراز تنگه هرمزودر مناطق همجوار با ايران سقوط كردند.

اين روزنامه در ادامه احتمال داد سقوط اين سه جنگنده يا بر اثر خطاي انساني بوده ويا وجود مشكل فني به سقوط آنها منجر شده است.

الديار همچنين از دستور وزير دفاع عربستان به افسران اين كشور براي دوره كارآموزي در آمريكا در پي اين حادثه خبر داد.

اين روزنامه لبناني سقوط اين سه جنگنده در تنگه هرمز را در خلال نمايش هوايي اخير عربستان در هفته گذشته دانست.

mig-32

ميگ-31 (MiG-31)

شوق پرواز.

ميگ-31

 

بهترين وسيله برای مقابله با هر گونه تهديد هوايی را می‌توان هواپيماهای رهگير و شكاری دانست. اين نوع هواپيماها با تسليحات خاص و قدرت مانور بالا به راحتی می‌توانند هر پرنده‌ي آهنی كه در حال پرواز باشد را نشانه گرفته و منهدم سازند و به همين دليل يكی از قوی‌ترين بازوان دفاعی ـ هوايی هر كشور به حساب می روند.

ايالات متحده‌ي آمريكا و روسيه (اتحاد جماهير شوروی سابق) دو كشوری هستند كه رقابت بسيار جدی‌ای در ساخت هواپيماهای رهگير و شكاری با هم داشته‌اند و همچنان دوش به دوش هم در حال حركت هستند. اگر آمريكا هواپيمای بمب‌افكنی مانند لنسر (B-1B Lancer) می‌سازد، كمتر از چند ماه بعد خبر ساخت بمب‌افكن توپولف (Tu-160) را خبرگزاری‌های شوروی اعلام می‌كنند. يا اگر روسيه موشك بالستيكی را آزمايش می‌كند، مدتی نگذشته كه خبر ساخت سپر موشكی قوی آمريكا به گوش می‌رسد و اين رقابت (به رغم افت اندك قدرت هوايی روسيه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی) در تمامی عرصه‌های هوايی مانند ساخت موشك، شاتل و. . . ادامه داشته و دارد. در اين كشمكش‌های رقابتی بر سر ساخت هواپيماهای شكاری، روسيه (شوروی سابق) موفق به ساخت يك هواپيمای رهگير - شكاری شد كه به راستی يكی از بهترين هواپيماها در نوع خود به حساب می رود.

ميگ-31(Mig-31)  يك هواپيمای رهگير دوربرد با سرعت فراصوت است و در نيروی هوايی روسيه پرنده‌اي محبوب است. قبل از ميگ-31 هواپيمای ميگ-25 (Mig-25) وظيفه‌ي دفاع هوايی را برعهده داشت اما ميگ-25 برای نزاع در ارتفاع‌های بالا طراحی شده بود. پس در اواسط دهه‌ي ۱۹۶۰ متخصصان هوافضای شوروی دست به ساخت ميگ-31 زدند و برای صرفه‌جويی در وقت و هزينه، طرح اصلی آن را از ميگ-25 امانت گرفته و با انجام تغيير و تحولاتی از قبيل ساخت بدنه‌ای كشيده‌تر (برای به دست آوردن سرعت مافوق صوت پرواز در ارتفاعات پايين) و پيشراني جديد (جهت افزايش برد)، سرانجام اولين نمونه‌ي آزمايشي آن را با نام Ye-155MP ساختند كه نخستين پروازش را در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۶۵ انجام داد. با جلب رضايت كارشناسان نيروی هوايی، توليد آن از سال ۱۹۶۹ آغاز شد. در سال ۱۹۸۲ سازمان پيمان آتلانتيك شمالی (ناتو) به اين هواپيما لقب سگ‌ شكاری (foxhound) را داد.

از آن زمان تا كنون ميگ-31 جايگزينی اصلح براي هواپيماهای ميگ-23 و توپولوفTu-28  و سوخوي Su-15 به حساب می‌آيد. اين سگ شكاری آهنی توسط دو پيشران توربوفن مدل D-30F6 تجهيز شده است كه برد آن را به طور چشم‌گيری نسبت به هواپيماهای هم‌دوره‌ي خود افزايش داده و نسبت به پيشران ميگ-25 ، احتياج به دهانه‌هاي ورودی هواي بزرگ‌تر و همچنين خروجی‌های (نازل) گشادتری دارد.

كليد موفقيت ميگ-31 كه اين هواپيما را از رقيبان خود متمايز می‌سازد، در وجود رادار زاسلون (Zaslon) مدل  SBI-16است. خط كنترل آتش اين رادار پيشرفته تا محدوده ۱۲۰ كيلومتری (حدود ۶۵ مايل) اطراف خود را به وضوح در بر می گيرد و حتی نسبت به اهدافی كه پشت هواپيما هستند حساس است و می تواند ۱۰ هدف را شناسايی كرده و به ۴ هدف در آن واحد كنترل كامل داشته باشد. در همين راستا ميگ-31 با ۴ موشك دوربرد R AA-9-Amos) ) تجهيز شد. بعد از اولين توليد اولين گونه‌ي اين هواپيما با همان نام ميگ-31، گونه‌ي پيشرفته‌تري از آن به نام ميگ-31بي (Mig-31B) ساخته شد كه توانايی حمل موشك های جديدتر را مانند موشك‌های دوربرد  R-33S، موشك ميان بردR-40TD  و موشك كوتاه برد R-60  را داشت و تغييراتی نيز در سنجش ايونيك (الكترونيك پرواز) آن داده شده بود. مهم‌ترين نكته‌ در MiG-31B‌ داشتن توانايی سوخت‌گيری هوايی بود. گونه‌ي ديگر ميگ‌-31ها، به نام ميگ-31دي (Mig-31D) است كه داراي خصوصيات جديد و توانايی حمل موشك ضدماهواره مي‌باشد كه اين موشك به صورت عمود به نوك بال‌هاي MiG-31D نصب می شود.

در سال ۱۹۹۲ گونه‌ي ديگري به نام ميگ-31دي (Mig-31E) برای اولين بار در نمايشگاه هوايی برلين به نمايش گذاشته شد در حالی كه فقط يك نمونه از اين هواپيما ساخته شده بود. اما باز هم با وجود اين همه‌ي گونه‌های مختلف هواپيمای ميگ-31، نيروی هوايی روسيه ارضاء نشد و دست به ساخت گونه‌ي جديدی با نام ميگ-31 ام (Mig-31M) زد كه بسيار پيشرفته‌تر از گونه‌ي اصلی، يعنی Mig-31 بود. در اين مدل به طور كلی وضعيت رادارها تغيير كرد و رادارهای پيشرفته‌تر جای آنها را گرفت به طوري كه می‌توانست در يك زمان با ۶ هدف مجزا به مبارزه هوايی بپردازد كه نسبت به رادار ميگ-31 (رادار SBI-16) از توانايی كنترل ۲ دو هدف بيش‌تر بهره می‌برد. اين گونه، يعنی Mig-31M قادر به حمل موشك R-37  مي‌باشد كه مدل پيشرفته‌ي موشك R-33 است. كابين خلبان از نو طراحی شده است و در آن از نمايشگرهای چندمنظوره‌ي سه رنگ استفاده می‌شود. ديگر تغييرات عبارتند از: ظرفيت بيش‌تر سوخت، چتر ترمز بزرگ‌تر، نداشتن مسلسل، يك چرخ دماغه با طراحی جديد. بعد از چند وقت باز هم يك گونه‌ي ديگر با نام ميگ-31بي‌ام (Mig-31BM) پيدا شد كه بسيار شبيه به ميگ-31بي (Mig-31B) بود اما با تجهيزاتي تماماً به روز شده. طرح ميگ-31بي‌ام (Mig-31BM) به طور ويژه بر توانايی بيش‌تر در حمله‌های هوا‌به‌زمين متمركز بود و می‌توانست ۲۴ هدف زمينی را انتخاب كرده و آنها را موشك باران كند. يكی از مشخصات ويژه‌ي ميگ‌ها استحكام بدنه آن‌ها است كه تمامی آن‌ها تركيبي متشكل از ۵۰ درصد از نوع خاصی از نيكل، ۱۶ درصد تيتانيوم و ۳۳ درصد از آلياژ سبك آلومينيوم مي‌باشد. همه‌ي هوايماهاي ميگ مجهز به توپ ۶ لول ۲۳ ميلی متری مدل GSh-23-6 هستند اما ميگ‌-31 ها استثنائاً فاقد مسلسل هستند.

از صاحبان هواپيمای ميگ-31 می‌توان فدراسيون روسيه (۳۲۰ فروند در اختيار نيروهای دفاع هوايی روسيه و واحدهای تاكتيكی)، قزاقستان با ۳۰ فروند (كه در واقع پس از فروپاشی شوروی سابق از آن كشور به ارث برده است) و چين را نام برد. البته هنوز از سوی برخی كشورها علاقه‌مندی خاصی برای خريد اين هواپيما ابراز می‌شود، به ويژه كشورهايی كه قدرت و يا اجازه خريد تسليحات نظامی آمريكايی را ندارند و در واقع از سوی آمريكا تحريم شده‌اند. بله! ايران نيز به همراه سوريه برای مجهز كردن ناوگان هوايی خود علاقه‌مند به در اختيار گرفتن اين هواپيمای مدرن است تا توان مقابله با فناوري نوين و پيشرفته‌ي آمريكايی كشورهای منطقه (و حتا خود آمريكا كه بدون هيچ مشكلی به عراق يورش برد) را داشته باشند. به عقيده‌ي كارشناسان در مورد جنگ عراق، وجود چند فروند هواپيمای ميگ-31 شايد قدرت جلوگيری از جنگ را نداشت اما دست‌كم از شدت حمله‌ي هوايی آمريكا می‌كاست. با وجود ميگ-31، هيچ هواپيمای جنگنده و يا بمب‌افكن آمريكايی جرأت نمی‌كرد كه بدون عمليات پيش‌بينی شده‌ي دقيق از مرزهای عراق عبور كند. حتی قسمت اعظم موشك‌های آمريكايی كه به سوی عراق شليك مي‌شدند، توسط اين شكاری نابود مي‌شد. كشور چين نيز كه يكی از صاحبان ميگ-31 است طبق قراردادی كه در سال ۱۹۹۲ با روسيه منعقد كرد ۲۴ فروند از اين هواپيما را همراه با تمامی تجهيزات پيشرفته‌ي آن دريافت كرد و قرار بر اين شد كه چين با كمك روسيه يك كارخانه ساخت ميگ-31 در شنيانگ به سال ۲۰۰۰ احداث كند و تا سال ۲۰۱۰ ميلادی ۲۰۰ فروند از اين هواپيما توليد كند. اما اين قرارداد كاملاً لغو شد و چين به جاي اين قرارداد به خريد هواپيماهای سوخو- ۲۶ و سوخو- ۳ راضی شد.

شوق پرواز

شوق پرواز

سوخو27

سر آغاز طراحی جنگنده سوخو27 به اوخر دهه1960واوایل دهه 1970 میلادی باز می گردد که ایالات متحده نسل جدیدی از هواپیماهای خود را وارد خدمت نموده یا در دست طراحی و ساخت داشت و اتحاد جماهیر شوروی نیز کمبود یک هواپیمای مدرن که قابلیت درگیری هوایی و برد پروازی بیشتر برای برتری در آسمان را داشته باشد به شدت کمبود می کرد تا قبل از این زمان ایالات متحده از نظر برتری هوایی به نقطه برتری مطلق هوایی بر شوروی نزدیک شده بود طراحان روسی نیز بر اساس نیازها و تهدیدات به فکر ساخت جنگنده ای همه کاره افتادند در بدو امر آنها با اطلاعات و گمانهایی که در مورد اف14 های ایالات متحده داشتند تصمیم ساخت هواپیمای مورد نیاز خود بر اساس ساختمان آن هواپیما زدند و طراحی نسل جدید هواپیماهای خود پرداختند (البته از نظر نباید دور داشت که هواپیمای اف14 از روی یک فروند میگ29شوروی که در دهه 1960به ژاپن گریخت طراحی شده بود که آمریکاییها با برطرف کردن عیوب آن و استفاده از تکنولوژی پیشرفته خود اف14 خود ساخته بودند که واقعا در زمان خود بی نظیر بود )متخصصان شوروی گر چه موفق شدندهواپیمای خود از لحاظ ساختارو طرح آیرودینامیکی به اف14شبیه سازند ولی هرگز نتوانستند به تنکولوژی فوق پیشرفته آن نزدیک شوند شوروی در آن زمان هرگز نتوانست راداری در سطحAWG-9که در اف14 به کار رفته بود بسازد که این مدعا با مدارک و نقشه هایی که بعدها منتشر شد به اثبات رسید که مدلهای ابتدایی سوخو27 تقلیدی نا موزون از اف14بوده است .در نمونهای اولیه که از این هواپیما که ساخته شد برای آنها ثایت گردید این هواپیما در درگیری هوایی توان مقابله با اف14 ندارد به علت تکنولوژی پایین تر و در ضمن آن نیز در سطح اف15 نیز نمی باشد زیرا به علت خصایص آیرودینامیکی قادر به ایفای نقش یک بمب افکن به طور مطلوب نمی باشد در این زمان روسها کار ساخت و طراحی این هواپیما را به ژنرال پاول سوخوی محول کردند و کار بر اساس طرح پیشنهادی انستیتو هیدرولیک موسکو در دفتر طراحی شرکت سوخو آغاز شد و از این به بعد روسها به نقاط قوت خود تکیه نموده و با استفاده از نقاط قوت خود به ساخت جنگنده ای مشغول شدند که یکی از بهترین پرنده های نظامی دنیا و شاید با ابهت ترین هواپیمای ساخته دست بشر تا کنون باشد ابتدا متخصصان شوروی با استفاده از معلومات فراوان خود در زمینه آیرودینامیک ساختار منحصر به فردی برای این هواپیما طراحی نمودند که بعدها کامل تر گشت و به نمونه استاندارد و پایه برای سایر مدلهای سو خو بدل گشت آنها از خیر بالها تاشو گذشتند وبالهایی رو به عقب رابا زاویه حمله تند برای هواپیما در نظر گرفتند با استفاده از دو موتورهای قدرتمند al3 x saturm lyul,ka هواپیما را طراحی و آماده کردند ودرسال1977 اولین پرواز آزمایشی این هواپیما انجام شد که نتیجه آن نا پایداری زیادی در هنگام مانور نشان می داد که روسها شروع به تکمیل و رفع نواقص آن نمودند و تکنولوژی پیشرفته ای هم که به آن دست یافته بودند بدان افزودند که هواپیمای اصلاح شده به اوج طراحی جنگندهای روسی و ماندگارترین طرح شرکت سوخو در آمد و در آوریل 1981اولین پرواز موفقیت آمیز خود را انجام داد که لرزه بر اندام آمریکا ییها انداخت و شوک سنگینی بر آنها وارد نمود و آنرا به یک هواپیمای افسانه ای که در غرب به فلانکر مشهور گشت مبدل نمود . از ویژگیهای سوخو27 میتوان اوج گیری بسیار زیاد ومانور فوق العاده آن که به دلیل طراحی بی نظیر آیرودینامیکی آن و سیستمfly by wireوحمل 10موشک هوا به هوا از نوعAA-10Cبا برد بیش از 100 کیلومتر سوخو27 را به جنگندهای بی رقیب در جنگهای هوایی تبدیل نمود .File:Su-27 low pass.jpg

گاف شبکه الجزيره قطر درباره قاهر 313

 شبکه خبري الجزيره قطر در خبري که در مورد جنگنده فوق‌پيشرفته جمهوري اسلامي ايران منتشر کرد، مرتکب گاف رسانه‌اي جالبي شده است.


الجزيره در اين خبر، مدعي شده است که جنگنده بومي "قاهر 313"، به جنگنده بمب‌افکن آمريکايي اف‌اي18 (هورنت) شباهت دارد! اين در حالي است که اف18، 18 متر طول و 13 متر عرض دارد و دوموتوره است و اکثر انواع آن با دو سرنشين کنترل مي‌شود در حالي که قاهر 313 يک‌موتوره، کوچک و تک‌سرنشين است و به لحاظ ظاهري هم هيچ شباهتي به جنگنده ايراني ندارد.

مشرق، با انتشار تصاويري از اين دو جنگنده، مقايسه و قضاوت در اين خصوص را به مخاطبان واگذار مي‌کند:





قاهر توان مقایله با F16 دارد.

درباره اظهارات رسانه‌های خارجی مبنی بر توانايي"جنگنده قاهر 313" در مقابله با نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس اظهار‌ داشت:‌ امروز به لطف خداوند فناوری ما در عرصه هوافضا بسیار پیشرفته‌تر از پنج یا 10 سال پیش است و در زمينه راداری، هواپیماهای بدون سرنشین، ماهواره و هواپیماهای جنگی، این پیشرفت دیده می‌شود.
 
وی افزود: توانمندی کشورمان در این زمینه، در سطح منطقه و حتی در قیاس با برخی کشورهای اروپایی بی‌نظیر است.
 
فرمانده سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ تصریح کرد: این جنگنده پیشرفته قابلیت‌های زیادی دارد که با هواپیماهای اف 16 آمریکا مقابله می‌کند، لذا ما در فضای کشورمان موفق به کسب این توانمندی شده‌ایم.
  شوق پروازhttp://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/11/14/13911114000020_PhotoL.jpg

شوق پرواز.شوق پرواز

شوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پروازشوق پرواز.شوق پرواز

هواپیمای سوخت رسان Hong-6U ساخت چین






نمونه ساخته شده برای نیروی دریایی چین ، به شیشه های دماغه و رادار کنترل آتش دقت کنید



Hong-6U یک هواپیمای سوخت رسان است که در دو نوع برای نیروی هوایی چین با نام H-6U و نیروی دریایی چین با نام H-6DU ساخته شده است.هواپیمای مورد استفاده و پایه Hong-6 نام دارد که کپی چینی از هواپیمای توپولوف 16 روسی است.این هواپیما قابلیت سوخت رسانی به روش Probe and Drogue را دارد و در دهه 1990 وارد خدمت نیروی هوایی و دریایی چین عموما برای پشتیبانی از جنگنده های J-8D شد.تا اواخر دهه 1980 وظیفه اصلی نیروی هوایی چین حفاظت از مرزهای هوایی چین بود و همه جنگنده های خود را برای حفاظت از مرزهای داخلی خود به کار می گرفت ، بنابراین این نیرو نیاز چندانی به هواپیماهای سوخت رسان نداشت.اما در همان زمان یعنی اواخر دهه 1980 نیروی هوایی چین شروع به نوسازی خود کرد تا از یک نیروی کاملا دفاعی به نیرویی با قابلیت های تهاجمی تبدیل شود.بر اساس این راهبرد (استراتژی) جدید نیروی هوایی چین برای گسرش توانایی نیروهای خود از مرزهای چین به نیرویی که توانایی دسترسی به مرز های کشورهایی مانند کره جنوبی و تایوان را داشته باشد نیاز به هواپیماهای سوخت رسان داشت.چین در ابتدا برای رفع این نیاز رو به شرکت های غربی آورد ولی به دلیل تحریم و ممنوعیت فروش سلاحی که در سال 1989 به تصویب رسیده بود نتیجه ای نگرفت.در اوایل سال 1990 گزارشاتی در چین منتشر شد که نشان می داد این کشور توانسته است تعدادی از سیستم ها و تجهیزات سوخت رسانی را که متعلق به دهه 1960/1970 غرب بوده است از راه ایران یا اسرائیل تامین کند و احتمالا با الگوبرداری از آن ها توانسته است نیاز خود را به این سیستم ها تا حدودی مرتفع نماید.





هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در حال سوخت رسانی به دو جنگنده J-10


چین در نمایشگاه فن آوری دفاعی در پکن از ماکت این هواپیمای سوخت رسان پرده برداری کرد که نشان از آن می داد که سوخت رسان آینده نیروی هوایی چین از روی بمب افکن Hong-6 ساخته خواهد شد.در سال 1988 توسعه این هواپیما به مراحل پایانی خود می رسید تا این که اولین پرواز خود را در سال 1990 انجام داد.اولین سوخت رسانی هوایی این هواپیما در سال 1991 و به جنگنده J-8D(نام گذاری ناتو:Finback) انجام گرفت که به طور کامل موفقیت آمیز بود.بر اساس گزارشات این سوخت رسان احتمالا در سال 1996 وارد خدمت نیروی هوایی چین شده است.در سال 1999 در رژه روز ملی نظامی در پکن دو فروند از این هواپیما در حالی که در حال سوخت رسانی به چهار جنگنده J-8D بودند(هر هواپیما دو فروند) از مقابل جایگاه رژه رفتند.این هواپیما وارد دو نیروی هوایی و دریایی چین شده است.نمونه تولید شده برای نیروی هوایی چین با نام H-6U فاقد شیشه های موجود دماغه بمب افکن H-6 است در حالی که نمونه نیروی دریایی با نام H-6D این شیشه ها حفظ شده است و به نظر می رسد هواپیما قابلیت شلیک موشک های ضد کشتی را نیز دارد و این فرضیه زمانی تقویت می شود که یک رادار کنترل آتش نیز در قسمت دماغه هواپیما نصب شده است.در مجموع از هر دو نمونه این سوخت رسان بین 12 تا 20 فروند ساخته شده است.





نمونه تولید شده برای نیروی هوایی چین ، در این نمونه شیشه ها و رادار کنترل آتش در دماغه وجود ندارد




تخمین زده می شود سوخت رسان Hong-6 حداقل یک نسل از سوخت رسان های غربی و روسی قدیمی تر و عقب تر باشد.این هواپیما قادر به سوخت رسانی همزمان به دو فروند جنگنده J-8D با استفاده از دو لوله سوخت گیری موجود در زیر بال خود است و می تواند تا 6 فروند از این جنگنده را به صورت دو فروند دو فروند سوخت رسانی کند.با استفاده از این سوخت رسان جنگنده های J-8D می توانند شعاع عملیاتی خود را 800 تا 1000 کیلومتر افزایش بدهند.سوخت رسان Hong-6U می تواند علاوه بر جنگنده J-8D به جنگنده های بومی J-10 و احتمالا JH-7 نیز سوخت رسانی کند اما سیستم سوخت رسانی آن قادر به سوخت رسانی به جنگنده های Su-30MKK نیست.نیروی هوایی چین دست به ابتکاری جالب زده است و از هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در کنار هواپیمای سوخت رسان بزرگ تر IL-78 استفاده می کند که این ترکیب دو ویژگی و مزیت دارد یکی پایین آمدن هزینه ها و دیگری انعطاف پذیری هواپیماهای سوخت رسان به صورتی که برای سوختگیری جنگنده های کوچک تر می توان از این سوخت رسان استفاده کرد و سوخت رسانی به جنگنده های بزرگتر را به سوخت رسان IL-78 واگذار کرد.هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در مخزن سوخت خود 38 تن سوخت را جای می دهد که از این مقدار 18.5 تن از آن را می تواند به دیگر جنگنده ها بدهد و ما بقی نیز برای مصرف خود هواپیما استفاده می شود.در زیر هر بال این هواپیما دو غلاف سوخت گیری نصب شده است و اتاق کنترل هواپیما نیز در زیر دم هواپیما قرار دارد.





هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در حال سوخت رسانی به دو جنگنده J-8


مشخصات

خدمه:3 نفر

وزن معمولی برخاست:72.000 کیلوگرم

بیشینه وزن هنگام برخاست:75.800 کیلوگرم

حداکثر ظرفیت مخزن سوخت:37 تن

حداکثر ظرفیت سوخت رسانی:18.5 تن

بیشینه سرعت:1014 کیلومتر در ساعت

سرعت کروز:0.75 ماخ (768 کیلومتر در ساعت)

برد:6000 کیلومتر



هواپیمای گشت دریایی پی-3 اوریون



یک فروند هواپیمای P-3AM نیروی هوایی برزیل



آشنایی کلی

هواپیمای P-3 اوریون (شکارچی ، صیاد) یک هواپیمای گشت دریایی و ضد زیر دریایی چهار موتوره و بزرگ ساخت شرکت آمریکایی لاکهید است که در دهه 1960 میلادی توسعه یافته است.شرکت سازنده از هواپیمای تجاری لاکهید L-188 به عنوان پایه این هواپیما استفاده کرده اما به راحتی می توان این هواپیما را با بوم تحتانی تعبیه شده برای شناسایی زیردریایی ها از نمونه تجاری متمایز کرد.در طول این 50 سال که از خدمت اورویون می گذرد ، ارتقاهای فراوانی بر روی سیستم های الکترونیکی ، شناسایی و نظارتی این هواپیما انجام شده و هنوز نیز کشورهای زیادی از آن برای واپایش (کنترل) آب های ساحلی و آزاد نزدیک به خود استفاده می کنند.از جنگ هایی که این هواپیما در آن شرکت داشته می توان به جنگ ویتنام ، جنگ ایران و عراق و جنگ های اول و دوم خلیج فارس اشاره کرد.



توسعه

در آگوست 1957 ، نیروی دریایی ایالات متحده خواستار یک هواپیمای گشت و نظارت دریایی پیشرفته برای جایگزینی با هواپیماهای لاکهید P2V نپتون و مارتین P5M بود.شرکت لاکهید پیشنهاد نمونه ای از هواپیمای گشت دریایی را بر اساس هواپیمای مسافربری L-188 الکترا تسلیم مقامات نیروی دریایی کرد.مدتی بعد ، این طرح پذیرفته شد و در ماه مه همان سال قرارداد توسعه و تحقیقات اولیه مابین طرفین امضاء شد.در 19 آگوست 1958 ، اولین نمونه که با کد YP-3A مشخص شده بود ، نخستین پرواز خود را با موفقیت به انجام رساند.این نمونه آزمایشی دارای تغییرات فراوانی در بدنه ، بالها ، دم ، دماغه ، افزوده شدن جایگاه های حمل تسلیحات نسبت به هواپیمای ال-188 الکترا بود.

در آوریل 1961 ، اولین نمونه تولید شده با نام P3V-1 به گردان هشتم گشت دریایی و گردان چهل و چهارم گشت دریایی واقع در مریلند تحویل داده شده و در آگوست 1962 ، عملیاتی شد.در ابتدا رنگ تمامی هواپیماهای تولید شده ترکیبی از آبی و سفید براق بود ولی در اواسط دهه 1960 تا اوایل دهه 1990 این رنگ به خاکستری و سفید براق و در آخر به خاکستری یکدست تغییر یافت.این تغییرات اثری بر روی نوشته بزرگ حک شده بر روی دم که نشان از یگان خدمتی هواپیما دارد ، نداشت.





پرواز نخستین نمونه آزمایشی که در واقع یک هواپیمای L-188 تغییر داده شده بود



در بین فوریه 1959 تا مارس 1960 ، سه فروند هواپیمای L-188 سقوط کرد.بلافاصله از خلبانان این هواپیماها خواسته شد که سرعت خود را در حالت عادی نگه داشته و از ماکزیمم تعیین شده عبور نکنند.پس از بررسی این حوادث و یافتن دلیل آن ، شرکت لاکهید مارتین هواپیماهای L-188 و P-3 اوریون را شامل یک سری اصلاحات و تقویت ها در بالها و بدنه دانست و با هزینه خود آنها را انجام داد.اما با ورود هواپیماهای مسافربری موتور جت ، هواپیماهای توربوپراپ جایگزین جت ها شده و بازار غیر نظامی خود را از دست دادند.اما این هواپیما تا 50 سال پس از آغاز تولید نیز به دلیل استفاده از موتورهای توربوپراپ که مصرف سوخت کمتری داشتند ، در خدمت ارتش های جهان باقی ماند.در سال 2008 ، شرکت لاکهید مارتین خط تولید جدید این هواپیما را که هواپیمای اوریون را با قطعات و طراحی جدید تولید می کرد ، باز گشایی کرد.

در سال 1990 ، نیروی دریایی آمریکا تلاش کرد تا با نصب موتورهای توربوفن هواپیمای بوئینگ 757 بر روی یک P-3 اوریون آن را بهینه سازی کرده و با نام P-7 وارد خدمت کند ؛ مدتی بعد این پروژه لغو شد.در پروژه دیگری ، شرکت لاکهید مارتین پیشنهاد ساخت نمونه ای پیشرفته از اوریون را با نام « شکارچی پیشرفته » ارائه کرد که در مقابل هواپیمای P-8 پوسایدون شکست خورد.

در مجموع ، تا سال 2012 تعداد 734 فروند هواپیمای P-3 در مدتی حدود 50 سال تولید شده که از این نظر ، اوریون با هواپیمایی مثل B-52 استراتوسفر قابل مقایسه است. قرار است در سال 2013 ، روند جایگزینی هواپیمای گشت و نظارت دریایی پیشرفته P-8A با هواپیمای اوریون آغاز شود.




یک فروند هواپیمای P-3W نیروی هوایی هلند



تسلیحات

این هواپیما می تواند در مخازن داخلی و آویزگاه های خارجی خود به میزان 2 هزار پوند انواع تسلیحات مانند اژدر ، بمب های غیر هدایت شونده ، موشک های ضد کشتی ، بمب تاکتیکی هسته ای B57 و راکت اندازهای غیر هدایت شونده را حمل کند.از جمله تسلیحاتی که در صورت درخواست کاربر می توان بر روی اوریون نصب کرد ، می توان به اژدرهای مارک 50 ، مارک 46 ، موشک هوا به زمین AGM-65 ماوریک ، موشک ضد کشتی AGM-84 هارپون ، موشک AGM-84E SLAM ، راکت های 127 میلیمتری زانی و بمب های سری مارک 80 اشاره کرد.

همچنین امکان حمل مین های دریایی مارک 25 ، مارک 39 ، مارک 55 ، مارک 56 ، مارک 60 و مارک 65 نیز به منظور استفاده در ماموریت هایی همچون بستن تنگه ها ، آبراه ها و ناتوان سازی نیروی دریایی دشمن وجود دارد.

هواپیمای P-3 نیروی دریایی ایالات متحده توانایی حمل موشک های ضد کشتی AGM-84 هارپون را داشته و علاوه بر آن به چند سنسور تصویرساز حرارتی و CCD مجهز شده اند.در جنگ یوگسلاوی ، نیروی دریایی آمریکا هواپیماهای P-3C اوریون خود را که به موشک های AGM-84 هارپون مسلح بودند ، به منطقه نبرد اعزام کرد.

در فوریه 2004 ، شرکت بوئینگ 59 فروند از هواپیمای P-3C نیروی دریایی آمریکا را اصلاح و قابلیت حمل موشک پیشرفته و نیرومند AGM-84 SLAM-ER را به آن ها افزود.





یک فروند هواپیمای P-3C در حال شلیک موشک AGM-65 ماوریک



سامانه های ضد زیر دریایی

سیستم های ضد زیردریایی این هواپیما شامل سیستم گیرنده AN/ARR-78 ساخت هازتلاین ، سیستم ضبط و تحلیل فرکانس های AQA-7 و سیستم ضبط نوار سونار AQH-4 می شود.همچنین حسگرهای این هواپیما شامل یک آشکار ساز امواج مغناطیسی ASQ-81 و سامانه ASA-65 می باشد.سیستم نظارت الکترونیکی هوابرد ALQ-78 نیز در زیر بالهای هواپیما نصب می شود ؛ این سیستم به صورت خودکار به جستجوی سیگنال ها پرداخته و شناسایی سیگنال سونار زیردریایی ها را نخستین هدف خود می داند ؛ پس از شناسایی ، سیستم به تجزیه و تحلیل سیگنال و شناسایی منبع آن می پردازد.این سامانه توسط لاکهید مارتین ساخته شده و تحت لیسانس توسط شرکت میتسوبیشی ژاپن نیز تولید می شود.




شکارچی ماهر ، در کمین زیردریایی ها
!



تاریخچه رزمی

ایالات متحده: در طی جنگ سرد ، ماموریت اصلی هواپیماهای P-3 اوریون رهگیری موشک های بالستیک و زیردریایی های واکنش سریع نیروی دریایی شوروی بود و در صورت وقوع جنگ ماموریت نابود سازی آن ها را داشت.در اوج جنگ سرد ، آمریکا تعداد 24 گردان هواپیمای P-3 در اختیار داشت که به صورت مستمر در حالت گشت زنی و شناسایی تحرکات نیروهای شوروی و کشورهای متحد آن بودند.گاهی اوقات ، گشت زنی و ماموریت های شناسایی این هواپیماها باعث برخورد و اختلافاتی میان دو بلوک شرق و غرب می شد.به عنوان مثال ، در 1 آوریل 2001 ، یک فروند هواپیمای نظارت الکترونیک EP-3E و جنگنده رهگیر J-8II نیروی هوایی چین - که بعدها به حادثه جزیره هاینان معروف شد - باعث بروز اختلافات جدی بین آمریکا و چین شد.تاکنون ، بیش از 40 ماموریت با طول حدود 12 ساعت و در ارتفاع تنها 200 پا (61 متر) توسط این هواپیما انجام شده که یک رکورد بسیار عالی از جهت ایمنی و اطمینان پذیری آن به شمار می رود.همچنان نیروی دریایی آمریکا بزرگترین کاربر این هواپیما بوده و 12 اسکادران فعال و 2 اسکادران رزرو از P-3 در اختیار دارد که وظیفه گشت زنی و نظارت الکترونیک را در مناطقی چون واشنگتن ، هاوایی و فلوریدا را بر عهده دارند.

- درگیری های کوبا: در اکتبر 1962 ، هواپیماهای P-3A نیروی دریایی آمریکا به صورت گسترده ای بر فراز مرزهای کوبا پرواز کرده و به شناسایی و جمع آوری اطلاعات پرداختند.این اولین تجربه اوریون پس از ورود به خدمت نیروی دریایی بود.

- جنگ ویتنام: در سال 1964 ، هواپیماهای P-3 به خط مقدم نبرد با ویت کنگ ها فرستاده شدند.این هواپیماها که از پایگاه های خود در ویتنام یا فیلیپین به پرواز در می آمدند ، ماموریت داشتند از ورود مواد و تجهیزات به ویتنام از راه دریا جلوگیری کنند ؛ اگرچه از این هواپیما برای کنترل مرزهای زمینی نیز استفاده می شد.در یکی از این ماموریت ها ، یک فروند اوریون به وسیله توپخانه کالیبر پایین مورد اصابت قرار گرفت و ماموریت آن ناتمام ماند.طبق برخی اطلاعات تایید نشده ، یک فروند دیگر در هنگام کنترل مرزهای زمینی به وسیله یک میگ نیروی هوایی ویتنام و با استفاده از موشک های زانی سرنگون شده است.در آوریل 1968 ، یک فروند هواپیمای P-3B گردان بیست و ششم گشت دریایی بر فراز خلیج تایلند به وسیله توپ ضد هوایی مورد اصابت قرار گرفت و همه خدمه آن کشته شدند.دو ماه پیش از این حادثه ، یک فروند اوریون دیگر نیز در همان منطقه سقوط و خدمه آن کشته شدند.دلیل اصلی این حوادث ، پرواز اوریون در ارتفاع پایین عنوان شده که باعث می شود هواپیما به راحتی در تیررس توپ های ضد هوایی قرار بگیرد.





عملیات همروی ناوگان دریایی به وسیله دو فروند اوریون آمریکایی و ژاپنی



- جنگ اول و دوم خلیج فارس: در دوم آگوست 1990 ، ارتش عراق به کویت حمله کرد و آماده یورش به عربستان سعودی شد.تنها در عرض 48 ساعت ، هواپیماهای P-3C اوریون نیروی دریایی آمریکا وارد منطقه شد.در چند ساعت اولیه ، این هواپیماها تعداد زیادی قایق و ناوچه گشتی عراق را که در حال حرکت از بصره و بند ام القصر به سوی آبهای ایران بودند ، شناسایی کردند.بلافاصله به گردان های عملیاتی اطلاع داده شد و اینگونه 11 فروند قایق گشت زنی منهدم و تعدادی آسیب جدی دیدند.در طی عملیات توفان صحرا ، یک فروند P-3C با استفاده از حسگرهای مادون قرمز خود ، یک شناور عراقی را که خود را به شکل شناورهای مصری در آورده بود ، شناسایی کرد.در 7 ژانویه 1991 ، هواپیماهای اوریون مستقر در منطقه به رادار با روزنه دید مصنوعی APS-137 مجهز شده و توانستند 55 فروند از مجموع 108 فروند شناور عراقی را مورد هدف قرار دهند.این هواپیما تا آخرین روزهای حضور نیروهای آمریکایی در عراق به نظارت و شناسایی در دریا و زمین مشغول بود و در صورت مشاهده تحرکات مشکوک ، نیروهای سپاه تفنگداران دریایی را در جریان قرار می داد.

- جنگ افغانستان: با ارتقاهایی که بر روی حسگرها و سیستم های تسلیحاتی این هواپیما صورت گرفت ، کارایی آن در ماموریت های گشت زمینی به صورت چشمگیری افزایش یافت.از این رو ، نیروی دریایی آمریکا از اوریون برای ماموریت های گشت زنی و شناسایی تحرکات نیروهای شبه نظامی در افغانستان استفاده کرد.همچنین ، نیروی هوایی استرالیا نیز در طول 7 سال حضور خود در افغانستان به صورت گسترده ای از این هواپیما استفاده کرد.

- جنگ لیبی: در سال 2011 ، چند فروند از هواپیماهای P-3C نیروی هوایی ایالات متحده و دو فروند هواپیمای CP-140 نیروی هوایی کانادا در برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی مشارکت داشتند.در 28 مارس 2011 ، هواپیماهای P-3C در قالب پشتیبانی از عملیات « طلوع ادیسه » به یگان های گارد ساحلی لیبی در بندر مصراته حمله کرده و یک تیر موشک AGM-65 ماوریک شلیک کردند که تعدادی از شناورهای این یگان منهدم شد.

ایران: در سال 1973 ، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران تعداد 6 فروند هواپیمای P-3F (نمونه مشتق شده از P-3C) را به شرکت لاکهید مارتین سفارش داد.این هواپیماها در پایگاه های هوایی هفتم شکاری شیراز و نهم شکاری بندر عباس مستقر شدند.پیش از انقلاب ، پروژه ای به منظور یکپارچه سازی موشک هارپون با این هواپیما وجود داشت که نیمه کاره رها شد.نیروی هوایی ایران از این هواپیماها به صورت گسترده ای در طول جنگ با عراق استفاده کرد و به گشت زنی و شناسایی شناورهای عبوری از دریای عمان ، تنگه هرمز و خلیج فارس پرداخت.هیچ یک از این هواپیماها مورد اصابت قرار نگرفت ولی یک فروند از آن به هنگام برخاست واژگون و خدمه آن کشته شدند.هم اکنون نیروی هوایی ایران این هواپیماها را بروز رسانی کرده - اطلاعاتی از جزئیات این بروز رسانی ها در دست نیست - و از 5 فروند هواپیمای باقی مانده به صورت عملیاتی برای واپایش (کنترل) مرزهای دریایی خود استفاده می کند.





اسکورت یک فروند P-3F اوریون ایرانی به وسیله تامکت آمریکایی



اسپانیا: در سال 2008 ، نیروی هوایی اسپانیا برای کمک به جلوگیری از گسترش دزدی دریایی ، تعدادی از اوریون های خود را در نزدیکی سومالی مستقر کرد.در 29 اکتبر 2008 ، یک فروند P-3 اسپانیایی در حال گشت زنی در خلیج عدن بود که یک پیام درخواست کمک از یک نفتکش دریافت کرد.در واکنش ، این هواپیما سه بار از روی قایق های دزدان دریایی عبور کرده و با پرتاب بمب های دود زا توانست آنها را فراری دهد.در 29 مارس 2009 ، همان هواپیما به یاری یک نفتکش آلمانی شتافت و توانستند با کمک دیگر نیروهای حاضر دزدان دریایی را دستگیر کنند.


ماموریت خدمه

ماموریت و تعداد خدمه این هواپیما با توجه به کشور کاربر متفاوت است اما در نیروی دریایی آمریکا این هواپیما دارای 12 خدمه بود که از سال 2000 با حذف خدمه مهمات و تسلیحات به 11 نفر کاهش یافت.

افسران
  1. فرمانده (خلبان اول)
  2. خلبان دوم
  3. خلبان سوم

دو افسر پروازی نیروی دریایی

  1. هماهنگ کننده
  2. ناوبر / مخابرات

نکته: تنها یک ناوبر در هواپیمای P-3C وجود دارد و در نمونه های P-3A و P-3B علاوه یک ناوبر و یک سرباز وظیفه مسئول رادیوی هوابرد نیز مستقر است.

سربازان وظیفه

  1. دو مهندس پرواز وظیفه
  2. سه کاربر وظیفه حسگرها و رادار
  3. یک تکنسین پرواز وظیفه
  4. یک کاربر تسلیحات وظیفه

نکته: این افراد تحت فرمان خلبان اول یا افسر هماهنگ کننده عمل می کنند.





خدمه زمینی در حال تعویض چرخ ارابه فرود سمت چپ هواپیما هستند


پیشرانه

هواپیمای P-3 اوریون نیروی پیشرانه خود را از چهار موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14 با قدرت 4,600 اسب بخار می گیرد.هر یک از این موتورها به یک ملخ چهار پره 54H60-77 با قطر 4.11 متر ساخت کمپانی همیلتون استاندارد مجهز است.سوخت موتورها توسط 5 مخزن بزرگ سوخت (یکی در بدنه و چهار تا در بالها) که در مجموع 34,800 لیتر سوخت در خود جای می دهند ، تامین می شود.

پرواز با موتورخاموش: در ماموریت های طولانی و خسته کننده که گاه با حمل بار و نیروی اضافی و گشت زنی در مناطق خطرناک نیز همراه می شود ، نیاز است تا مصرف سوخت هر چه بیشتر کاهش یابد.برای این منظور ، خلبان می تواند در حالت ایستا یک موتور (معمولا موتور اول در بال چپ) هواپیما را خاموش کرده تا مصرف سوخت کمتر شود.برخی ماموریت های این هواپیما چیزی حدود یک شبانه روز (24 ساعت) طول می کشد که به دلیل فضای کابین و درون هواپیما ، بسیار خسته کننده بوده و خدمه پروازی فشارهای جسمی و روحی زیادی متحمل می شوند.البته کمتر پیش می آید که چنین پروازهای طولانی و خسته کننده ای به وجود بیاید ؛ زیرا چنین پرواز طولانی سبب افزایش شدید استهلاک هواپیما شده و همینطور باعث کاهش توانایی خدمه پروازی می شود.





ملخ چهار پره موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14


نمونه ها

نمونه هواشناسی (WP-3D): دو فروند هواپیمای P-3C اوریون به این نمونه که وظیفه آن پایش هوا می باشد ، تغییر یافته اند.

نمونه جاسوسی الکترونیک(EP-3E) آریس: ده فروند P-3A و دو فروند P-3B به این نمونه که وظیفه آن جاسوسی و نظارت الکترونیک است ، تغییر یافته اند.

نمونه جاسوسی الکترونیک (EP-3E) آریس II: دوازده فروند هواپیمای P-3C به این نمونه تبدیل شده اند.

نمونه ایرانی (P-3F): نمونه ای تغییر یافته از P-3C.این نمونه تنها به وسیله نیروی هوایی ارتش ایران به کار گرفته شد.

نمونه بروز رسانی شده (P-3C): نمونه بروز رسانی شده از نظر سیستم های الکترونیکی و تسلیحاتی که در سال 1969 وارد خدمت شد.

نمونه بروز رسانی شده استرالیایی (AP-3C): همه هواپیماهای P-3C و P-3W نیروی هوایی استرالیا بروز رسانی شده و به سیستم ماموریتی جدید L-3 ، رادار سار / آیسار و سیستم پردازنده صوتی GD-Canada مجهز شده اند.

نمونه کانادایی (CP-140) آئورا: این نمونه بر اساس بدنه P-3C ساخته شده اما دارای سیستم های شناسایی ، ضد زیردریایی و جنگ الکترونیک بروزتر و با برد بیشتر است.از این نمونه 18 فروند تولید شده است.

نمونه آموزشی (CP-140A): سه فروند اوریون نیروی هوایی کانادا که از آن برای آموزش خدمه هواپیمای CP-140 و ماموریت های گشت ساحلی استفاده می شود.

نمونه بروز رسانی شده (P-7): نمونه بروز رسانی شده با تغییرات گسترده که از سوی لاکهید مارتین پیشنهاد شد ولیکن مورد موافقت نیروی دریایی ایالات متحده قرار نگرفت.

اوریون 21: نمونه بروز رسانی شده با تغییراتی به منظور رقابت با P-8 پوسایدون که شکست خورد.


یک فروند هواپیمای P-3C نیروی دریایی آمریکا در حال پرواز بر فراز ژاپن ، یکم دسامبر 1991


برنامه بروز رسانی

ایالات متحده: در سال 1975 ، یک بسته شامل سامانه ناوبری پیشرفته ، حافظه کامپیوتری و نمایشگر تاکتیکی جدید ارائه و بر روی اوریون های نیروی دریایی آمریکا نصب شد.در سال 1976 ، دومین برنامه بروز رسانی با نصب حسگرهای مادون قرمز و یکپارچه سازی موشک هارپون صورت گرفت.در سال 1984 ، هواپیماهای P-3C نیروی دریایی ایالات متحده تحت سومین برنامه بروز رسانی قرار گرفته و به تجهیزات جدیدی همچون پردازنده آکوستیک AN/UYS-1 ساخت آی بی ام مجهز شدند.در سال 1990 ، چهارمین برنامه بروز رسانی با تاکید بر جنبه افزایش قدرت پردازش سیگنالها اجرا شد ؛ در این برنامه یک رادار مراقبتی چند منظوره رایتون AN/APS-137 بر روی اوریون نصب شد.

استرالیا: نیروی هوایی سلطنتی استرالیا تعداد 18 فروند از هواپیماهای AP-3C خود را به رادار نظارت دریایی  EL/M-2022 ساخت آلتا الکترونیک ، سیستم های تصویر ساز حرارتی و جلونگر فرو سرخ مجهز کرده است.

هلند: نیروی هوایی هلند 8 فروند از هواپیماهای اوریون خود را به مجموعه جنگ الکترونیک جدید ، رادار و حسگرهای آکوستیک ، سیستم های مدیریت اطلاعات و ارتباطات جدید مجهز کرده است.این هواپیماها به نیروی هوایی آلمان فروخته شدند.

برزیل: نیروی هوایی برزیل هواپیماهای اوریون خود را به مجموعه ایویونیک و کاکپیت جدید و یکپارچه مجهز کرده است.

نیوزلند: نیروی هوایی نیوزلند اوریون های خود را به سیستم ارتباطی L-3 و سیستم های مدیریت ماموریت و ناوبری مجهز کرده است.

پاکستان: نیروی دریایی پاکستان تعداد 7 فروند از هواپیماهای P-3C ارتقا یافته نیروی هوایی ایالات متحده را در اختیار گرفته و در حال ارتقای دو فروند از آن ها می باشد.این ارتقاء شامل رادار سار / آیسار ، سیستم پشتیبانی اقدامات الکترونیک و سیستم های ارتباطی / مخابراتی است.اولین هواپیمای بروز رسانی شده در ژانویه 2007 تحویل داده شد.





اوریون از سه نمای مختلف



مشخصات

خدمه: 12 یا 11 نفر

طول: 35.6 متر

طول بال: 30.4 متر

ارتفاع: 11.8 متر

سطح بال: 120.8 متر مربع

وزن خالی: 35 هزار کیلوگرم

وزن بارگذاری شده: 61,400 کیلوگرم

میزان بار قابل حمل: 26,400 کیلوگرم

بیشینه وزن برخاست: 64,400 کیلوگرم

پیشرانه: چهار موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14

قدرت موتور: 4,600 اسب بخار

بیشینه سرعت: 750 کیلومتر بر ساعت

برد: 4,400 کیلومتر

شعاع رزمی: 2,490 کیلومتر

بیشینه ارتفاع پروازی: 34 هزار پا

نرخ پیمایش: 16 متر بر ثانیه

F16

(شوق پرواز)f-16

 

هواپیمای اف-16 فایتینگ فالکون، ساخت شرکت لاکهید مارتین جنگنده ای در کلاس کوچک و چند مأموریته می باشد که نخستین پرواز خود را با اولین نمونه خود در سال 1976 به انجام رساند. این هواپیما توانایی حمله به صورت هوا به هوا علیه هواپیماهای دشمن و هوا به زمین علیه تجهیزات زمینی برای مثال تانک ها و زره پوش های دشمن را به طور کامل و بهینه داراست.

 

فالکون در حقیقت آمیزه ای از هزینه نگهداری اندک و به صرفه و همچنین کارائی تسلیحاتی و تهاجمی بالاست. این جنگنده هم اکنون در اختیار نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین متحدان این کشور مانند ترکیه یا امارات متحده عربی می باشد که البته خبرهایی از تحویل یکی از پیشرفته ترین مدل های این هواپیما با کد ئی و اف به امارات توسط آمریکا نیز منتشر شده است. در طراحی این هواپیما، از سیستم های به کار رفته در هواپیماهایی چون اف-15 و اف-111 نیز بهره برداری شده که البته قبل از به کارگیری این سیستم ها، عملیات ارتقا و به روز سازی کاملی نیز بر روی آن ها صورت گرفته است. با سوخت داخلی کامل، فالکون قادر به تحمل 9 برابر شتاب گرانشی زمین یا همان شتاب جی است که در مقابل مقدار حداکثر 4 جی برای به طور مثال رهگیر میگ 25، عددی بسیار مطلوب است. در گذشته، خلبانان به دلیل مقاوم نبودن کافی هواپیماهایشان، جرات انجام مانور های سنگین با بیش از 4 جی را نداشتند، اما همانطوری که می بینیم، امروزه این هواپیماها هستند که خلبانان را با مقاومتشان در هم شکته و آنان را تا مرز بیهوشی می برند. لازم به ذکر است که حداکثر شتاب جی قابل تحمل توسط انسان حدود هشت و نیم جی است که البته انسان برای لحظات کوتاهی مانند لحظه پرتاب از هواپیما توسط صندلی نجات قادر به تحمل هیجده جی فشار نیز می باشد.

در یک نبرد هوایی، مانورپذیری باورنکردنی فالکون و برد بسیار زیاد آن در مقایسه با هواپیماهای مشابه از همان ابتدا پیروز میدان را مشخص می سازد. رادار پیشرفته این هواپیما قادر به تشخیص اهداف در هر شرایط آب و هوایی و هر ساعت از شبانه روز بوده و حتی می تواند اهدافی را که برای جلوگیری از دید رادار در ارتفاع فوق العاده پایین پرواز می کنند، شناسایی نماید. در کاکپیت این هواپیما، در تمامی نشاندهنده ها و دستگاه ها اصل صراحت و اختصار رعایت شده و اطلاعات مختصر و مفید دسته بندی می شوند. همچنین در این هواپیما سیستم HUD نیز به کار برده شده که تمامی اطلاعات پرواز را بر روی شیشه جلوب خلبان منعکس ساخته و مانع از این می شود که خلبان هر لحظه چشم از روی هدف مورد نظر خود برداشته و برای آگاه شدن از وضعیت پرواز هواپیمای خود، مرتباً به نشان دهنده ها نگاه کند. کاناپی این هواپیما نیز از نوع حبابی بوده که دیدی بسیار عالی را از محیط اطراف برای خلبان فراهم می سازد که از این لحاظ بسیاری از خلبانان آن را به هلیکوپتر مانند می سازند. هواپیمای فالکون برای تامین نیروی خود از یک موتور پرات اند ویتنی یا جنرال الکتریک سود می جوید که این مورد بسته به نوع آن متغیر است و البته، موتور نوع جنرال الکتریک که در هواپیمای اف-15 و مدل سی و دی این هواپیما نیز به کار رفته است، قدرتمند تر بوده و قادر به تولید نیروی کشش استاتیکی معادل 27.000 پوند می باشد. ورودی هوای موتور این هواپیما در زیر بدنه قرار گرفته که ترکیب آیرودینامیکی خوبی را با بدنه به وجود آورده است. با اتکا به نیروی این موتور قدرتمند، این جنگنده قادر به پرواز با حداکثر سرعتی معادل دو ماخ در ارتفاعات بوده و سقف پروازی آن حداکثر پانزده کیلومتر است.

 

طول این هواپیما حدود پانزده متر و طول دو سر بال های آن نیز حدود ده متر است که از این جهت در کلاس هواپیماهای اندازه کوچک قرار می گیرد. حداکثر وزنی که این هواپیما قادر به حمل آن به آسمان است حدود هفده تن می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر شش موشک هوا به هوا اعم از موشک های سایدوایندر، آمرام و اسپارو تجهیز شده و برای حمله به اهداف زمینی نیز قادر است که به انواع موشک های هوا به زمین ماوریک و هارپون و بمب های مارک، جی دی ای ام و جی بی یو مسلح شود. همچنین برای نبرد های نزدیک، توپ یا مسلسل هنوز هم یک سلاح موثر به شمار می آید و به همین دلیل، این هواپیما از یک توپ بیست میلیمتری با حداکثر خشاب پانصد گلوله ای بهره می برد. در هدایت این هواپیما، از سیستم پرواز با سیم بهره جسته شده است، بدین گونه که خلبان با سوطح کنترلی مانند شهپر ها هیچ گونه ارتباط مکانیکی نداشته و سطوح کنترلی از طریق کامپیوتر هواپیما کنترل می شوند.

 

این شیوه هدایتی در هواپیماهای بزرگ مانند هواپیماهای مسافربری بسیار متداول است، چرا که حرکت دادن به طور مثال شهپر های سی متری هواپیمای جامبوجت در آسمان تحت فشار شدید هوا کاری است که نه تنها از دست خلبان بر نمی آید، بلکه از عهده حضرت فیل هم خارج است. در این هواپیما فرمان حرکت به کامپیوتر داده شده و پس از پردازش میزان حرکت و جهت مناسب، فرمان حرکت به جک های هیدرولیکی داده شده و شهر ها یا دیگر سطوح کنترلی حرکت می نمایند. در هواپیمای فالکون، برخلاف بیشتر جنگنده دسته فرمان در وسط و میان پاهای خلبان قرار نگرفته بلکه برای راحتی بیشتر و جلوگیری از خم شدن دست خلبان و ناراحتی او، دسته استیک در سمت راست او با وضعیتی بهینه قرار گرفته است. حداکثر برد این هواپیما، با حداکثر سوخت در تانک ها و مخازن سوخت خارجی اضافی، حدود سه هزار و دویست کیلومتر یا هزار و پانصد مایل می باشد که مسافتی بسیار زیاد و البته عالی و بهینه برای هواپیمایی نظامی به شمار می آید.تصاویری از این جنگنده:

هواپیماهای مافوق صوت2

پرواز ما فوق صوت

پرواز ما فوق صوت به پروازی گفته می شود که سرعت آن از سرعت صوت بیشتر باشد. سرعت صوت حدوداً 1225 کیلومتر بر ساعت در سطح دریا می باشد و با زیاد شدن ارتفاع کاهش می یابد. در ارتفاع حدود 11 کیلومتری از سطح دریا، سرعت صوت حدوداً 1060 کیلومتر بر ساعت می باشد. هنگامی که یک هواپیما سریع تر از سرعت صوت حرکت نماید، هوای موجود در جلوی آن فشرده می شود و یک موج ضربه ای ایجاد می کند. این موج به سمت زمین حرکت می کند و با رسیدن به زمین، ما یک صدای انفجار شدید خواهیم شنید که به این پدیده اصطلاحاً شکستن دیوار صوتی گفته می شود. یک دانشمند اتریشی به نام ارنست ماخ (1916 – 1838) نوعی واحد اندازه گیری سرعت مخصوص هواپیما ها براساس سرعت صوت تعریف نمود. این واحد ماخ نام دارد و با تقسیم کردن سرعت هواپیما (بر حسب کیلومتر بر ساعت) بر سرعت صوت در ارتفاع 11 کیلومتری از سطح دریا (1060 کیلومتر بر ساعت)، سرعت هواپیما بر حسب ماخ به دست می آید، برای مثال سرعت 2 ماخ، 2 برابر سرعت صوت می باشد.

 

شکستن دیوار صوتی:

با پرواز یک هواپیما، موج های فشاری هوا در اطراف آن پدید می آیند که در اشکال زیر با دایره نشان داده شده اند. این موج ها چون با سرعت صوت حرکت می کنند، از اطراف هواپیما دور می شوند.

پرواز ما فوق صوت

با رسیدن سرعت هواپیما به نزدیکی سرعت صوت، موج های فشاری با سرعت هواپیما حرکت می کنند و روی هم جمع می شوند و نمی توانند از هواپیما دور شوند.

پرواز ما فوق صوت

با بیشتر شدن سرعت هواپیما، از میان این موج های فشاری عبور خواهد نمود و آن ها را قطع خواهد نمود و این موج ها با زاویه از پشت هواپیما حرکت می کنند تا به زمین برسند و ما صدای شکستن دیوار صوتی را بشنویم.

پرواز ما فوق صوت

تاریخچه پرواز های ما فوق صوت را در زیر مرور می کنیم:

1. هواپیمای 1-X شرکت بل در 1947 به سرعت 015/1 ماخ رسید و اولین هواپیمایی بود که دیوار صوتی را شکست. طول بال این هواپیما 5/8 متر بود.

پرواز ما فوق صوت

2.هواپیمای آمریکایی F100 در 1953 اولین هواپیمایی بود که از موتور جت استفاده می کرد و به سرعت 17/1 ماخ رسید. طول بال این هواپیما 82/11 متر بود.

پرواز ما فوق صوت

3. هواپیمای کنکورد در 1969 با استفاده از چهار موتور تور بو جت به سرعت 2/2 ماخ رسید. طول بال این هواپیما 6/25 متر بود.

پرواز ما فوق صوت

4. هواپیمای آمریکایی SR – 71 در 1976 که یک هواپیمای جاسوسی بود به سرعت 3/3 ماخ رسید. طول بال هواپیما 94/16 متر بود. این هواپیما امروزه دیگر کاربرد نظامی ندارد.

پرواز ما فوق
صوت

5. هواپیمای آمریکایی X – 15 : در سال 1967 به سرعت 72/6 ماخ رسید طول بال های آن 7/6 متر می باشد.

پرواز ما فوق
صوت
 

پهپاد مافوق صوت

توليد پهپاد مافوق صوت
 اين ايده كه پيش‌رانش هواپيماي بدون‌سرنشين مافوق صوت بتواند توسط يك موتور جت جديد انجام شود، در بخش دانشگاه كلرادو در حال توسعه است و برنامه تجاري‌سازي اين پروژه نيز در مرحله اجرايي قرار دارد.

به گفته استاديار بخش طراحي، رايان استاركي (Ryan Starkey)، فناوري موتور جت مي‌تواند كوچك، كم مصرف و كم‌هزينه باشد.

اين كارشناس هوافضاي دانشگاه به همراه تيمي از دانشجويان، يك هواپيماي بدون‌سرنشين مافوق صوت را كه در نوع خود اولين نمونه است، طراحي كرده‌اند.

انتظار مي‌رود اين هواپيما كه در مرحله مدل آزمايشي مي‌باشد، نسبت به هواپيماهاي كنترل از راه دور مشابه ديگر برد بيشتر، مصرف سوخت كمتر و سرعت بيشتري داشته باشد.‌

بازدهي سوخت اين موتور كه توان بلند‌كردن پهپاد 50 كيلوگرمي را دارد، دو برابر موتورهاي مشابه است. آقاي استاركي اميدوار است كه اين‌ بازدهي در طراحي‌هاي مهندسي آينده مجددا دو برابر شود.

رايان استاركي مي‌گويد كه اين پهپاد را مي‌توان براي هر كاري از نفوذ در توفان‌ها و تحليل آنها گرفته تا مأموريت‌هاي تجسسي ارتش به كار برد.

در واقع مي‌توان بدون به خطر انداختن جان خلبان‌ها، مأموريت‌هايي را كه مستلزم طي مسافت طولاني با سرعت بالا هستند، انجام داد. همچنين اين پهپاد را مي‌توان براي آزمايش شكستن ديوار صوتي توسط هواپيماي باربري مافوق صوت به كار برد.

پهپاد مذكور مي‌تواند نسل جديدي از آزمايش‌هاي پروازي را بعد از هواپيماهاي تحقيقاتي با موتورهاي موشكي كه در دوران جنگ جهاني دوم مرسوم بود، شكل دهد.

از جمله اين هواپيماها، هواپيماي افسانه‌اي آمريكاي شمالي X-15‌‌ بود كه مدت زيادي است بازنشسته شده است.

آقاي استاركي باور دارد كه تيم آنها دنياي آزمايش پرواز را مجددا احيا خواهد كرد. وي مي‌گويد: «تيم دانشجوياني كه روي اين پروژه كار مي‌كنند بسيار هيجان‌زده هستند، زيرا ما نه تنها روي مسأله‌اي كار مي‌كنيم كه در حال تغييرات فزاينده است، بلكه مي‌خواهيم خودمان دگرگوني شگرفي در زمينه آزمايش پرواز به وجود آوريم.»

ظرفيت پيش‌رانش اين پهپاد، آن را قادر مي‌سازد تا به سرعت 1.4 برابر سرعت صوت (ماخ) برسد. به گفته استاركي، با رسيدن اين پهپاد به سرعت مذكور، ركورد سرعت در اين رده وزني هواپيماها شكسته خواهد شد.

بدنه اين پهپاد، حدود 1.5متر عرض و 2 متر طول دارد. ساخت هواپيماي مذكور بين 100 تا 200 ميليون تومان هزينه در پي دارد كه اين هزينه در صنعت هوانوردي هزينه زيادي محسوب نمي‌شود.

تيم استاركي كه سه سال از شروع به كارش گذاشته است، هم‌اكنون به واسطه شركت هوافضاي استاركي كه به اختصار استاركو (Starco) ناميده مي‌شود، در حال گذار به تجاري‌شدن است.

پهپاد مذكور توجه ارتش و نيروي دريايي، آژانس پروژه‌هاي تحقيقاتي دفاعي آمريكا و همچنين ناسا را به خود جلب كرده است.

به گفته آقاي استاركي، گذار اين فناوري از حالت علمي و تئوري به حالت تجاري بسيار مهم است، زيرا تحقيقات دانشگاهي به سمت كاربردهاي عملي در زندگي سوق داده مي‌شود و منجر به پيشرفت جوامع و اقتصاد محلي و جهاني خواهد شد.

همچنين اين كار مي‌تواند براي دانشجويان و فارغ‌التحصيلان فرصت شغلي ايجاد كند. در حال حاضر شركت استاركو حدود 50 دانشجو را براي توسعه پهپاد خود به كار گرفته است.

استاركي مي‌گويد: «دانشجويان فوق‌العاده در هر جايي پيدا مي‌شوند، اما دليل اين‌كه من به دانشگاه كلرادو آمدم، چگونگي آموزش ديدن دانشجويان آن بود. ما مطمئن هستيم كه آنها مطالبي را كه در دوره كارگاهي گذرانده شده، بخوبي درك كرده‌اند. اين دوره آنها را حتي به عنوان مهندسان تازه‌كار با مدرك كارشناسي نيز، بسيار مفيد و قدرتمند ساخته است. آنان براي اين كار، دانشجويان بسيار خوبي هستند و اين باعث مي‌شود من بسيار مشتاق باشم تا استعدادهاي بسيار خوب را در دانشگاه كشف كنم و به شركت خودم جذب كنم.»

در حال حاضر استاركي و دانشجويانش در حال ايجاد يك واحد آزمايش مهندسي يكپارچه و كارا براي پهپاد هستند كه بعد از حل هر مسأله‌اي، توسط يك بازبيني طراحي دنبال شود.

ساخت هواپيما و فرآيند اخذ گواهينامه از اداره هوانوردي فدرال، FAA براي تست آن در آسمان، تا سال آينده انجام خواهد شد. جرقه عشق آقاي استاركي به سرعت، هنگامي زده شد كه وي در پنج سالگي از مركز فضايي كندي بازديد كرد.

وي در كلاس درس خود هنگام تدريس مي‌گويد: «اگر بحث سرعت در پروژه و موضوع داغ و تازه باشد، من در آن كار مي‌كنم. به‌نظر مي‌آيد انجام هر كاري مستلزم وجود عشق و انگيزه در انسان است.»

هواپیماهای مافوق صوت

هواپیمای مافوق صوت(وبلاگ شوق پرواز)

هواپیمای دوباله جدید کلیدی برای رسیدن به سرعت مافوق صوت

آدولف باسمن اولین طراح هواپیماهایی با دو بال در هر طرف پس از دیدن و امتحان این پرنده با حالتی حیرت زده زبان به تمجید از آن گشود. تیم سازنده این هواپیما برای طراحی از یک شبیه ساز خودکار استفاده کردند و الگو های آن را از ۱۲ هواپیمای مهم با این ویژگی الهام گرفته است پس این هواپیما که هنوز نامی برای آن تعیین نشده است چکیده ای از بهترین انواع مدل های عصر خود است.

هواپیمای مافوق صوت

هواپیمای مافوق صوت

یک تیم از MIT ( دانشگاه بین المللی ماساچوست) از ۲ سال پیش به بررسی پرواز با دو بال در یک طرف پرداخته بود که در نهایت این ایده به ساخت یک هواپیمای دو باله نوین انجامید. مهم ترین قابلیت های این هواپیما عبارتند از: انحراف کمتر در مسیر نسبت به هواپیما های معمولی، مصرف سوخت بسیار کمتر که با نوع پرواز هواپیما رابطه مستقیم دارد و از همه مهتر تولید صدای کمتر. علاقه مندان به هواپیما حتما Concord سال ۲۰۰۲ را به یاد می آورند که هنگام پرواز در ارتفاعی متوسط شیشه ها در امان نمی گذاشت اما این هواپیما در همان فاصله هیچ اثری از صدای گوش خراش را بر جای نمی گذارد در حالی که با سرعتی معادل ۴۲۰ متر بر ثانیه که چیزی برابر ۱٫۴ مرتبه بیشتر از سرعت صوت حرکت می کند.

 همه شما با سرعت صوت آشنایید سرعتی که دست یافتن به آن برای انسان معقول تر از سرعت نور است. مسافرت با سرعت بالا در زمینه تجاری مدت مدیدی است که در بازارهای هواپیمایی دنیا دیده نمی شد. از زمانی که شرکت Concord خدمات خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد دیگر ما شاهد سفرهایی با هواپیماهای پرسرعت ندیدیم تا این که ۹ سال بعد یعنی سال ۲۰۱۲ با تحقیقات عده ای از محققان دانشگاه منجر به هواپیمایی ارزان تر، آرام تر، با مصرف سوخت کارآمدتر و همچنین سرعتی بیشتر از سرعت صوت ساخته شد تا بار دیگر چنین سفرهایی را به علاقه مندان هدیه کند.

F15

F15(وبلاگ شوق پرواز)

F-15 Eagleجنگنده F-15
 Eagle  یک جت کوچک با قابلیت مانور بسیار بالا که برای ماموریت های جنگ های تن به تن هوایی در هر شرایط آب و هوایی طراحی شده است. اولین ماموریت آن حفظ برتری هوایی می باشد به عبارت دیگر هدف نهایی آن شکست دادن جنگنده های دیگر در نبردهای هوایی می باشد.

نیروی هوایی ایالات متحده این جنگنده را به سبب رونمایی جنگنده ی پر قدرت شوروی MiG-25 در سال 1976 بکار گرفت.

نسخه اولیه F-15 Eagle  فقط برای اداره کردن آسمان ها و هدف گیری سایر جنگنده ها طراحی شده بود نه برای بمباران اهداف زمینی زیرا نیروی هوایی می دانست که تجهیزات اضافی خطر کشف این جنگنده را توسط رادارها بالا برده و توانایی های درگیری هوایی آن مختل خواهد کرد.

نیروی دریایی و هوائی امریكا ازحدود سال ۱۹۶۵ اقدام به تجدید قوا برای دهه۷۰ نموده ند.نیروی دریایی برای جانشینی فانتوم كه تنها ردگیرش بود اف-۱۴ را انتخاب كرد ولی نیروی هوایی تاكتیكی امریكا به دلائل زیاد ترجیح داد اف-۱۵ را كه به نام ایگل(Eagle) بمعنای عقاب شناخته شده است برای نگهداری تفوق هوایی خود انتخاب كند.از هنگامیكه هواپیما عملا در جنگ شركت كرد یك نظریه ی بعنوان اصلی در تاكتیك جنگ ها به اثبات رسید ((هر طرفی برتری هوایی را در جبهه حفظكند ۵۰٪ پیروزی را بدست آورده.

جنگنده F-15 Eagle

جنگنده F-15 Eagle  در حال سوخت گیری 


 اصولا هواپیما های رهگیر به این منظور و به منظور حراست از مرزها بكار میروند.تا بحال هواپیماهای رهگیر متعددی در جهان وجود داشته است.ولی اف-15 یكی از مدرنترین و كارامد ترین هواپیمای تفوق هوائی است كه تا بحال در دنیا ساخته شده و میتوان گفت كه شاهكار صنایع هواپیما سازی جهان است.


اف-15 در مدت 7 روز پس از اولین پرواز خود 5 پرواز انجام داد و در یكی از این پروازها به حداگثر سرعت خود یعنی 2.4 برابر صوت و حداقل سرعت خود یعنی 120 نا نیكال مایل دست یافت بدون آنكه با كوچكترین اشكالی مواجه شود.این هواپیما 2 سال در كارخانه و نیروی هوایی بطور آزمایشی پرواز كرد و در سال 1974 بتدریج در تمام پایگاههای امریكا مستقر شد.در سال 1975 بودكه اف-15 تمامی ركوردهای اوجگیری و مانور را كه تا آن موقع در دست میگ 25 بود شكست و با این كار برتری خود را به ثبوت رسانید.یكی از ركوردهای اوجگیری اف-15 می تواند در مدت 2 دقیقه (12
۰ ثانیه)خود را به 60000 پا (20 كیلومتر ارتفاع)برساند.

Floats like a butterfly and stings like a bee -- the F-15 is the Muhammad Ali of the skies. The military has been using this fighter jet since the '70s, and it still outmaneuvers the competition. Find out why this plane has a perfect combat record.


Photo courtesy
U.S. Department of Defense

Photo courtesy U.S. Department of Defense
The F-15 Strike Eagle (bottom) carries a number of air-to-ground weapons in addition to the air-to-air weapons you'll find on an F-15C (top).


 مدل های F-15

F-15A: نسخه ی اولیه جنگنده ی F-15 ، این جنگنده اولین بار در جولای 1972 پرواز کرد. همانند F-15C این جنگنده نیز بصورت تک خلبان طراحی شده است.

F-15B: اولین نسخه F-15  تمرینی که اولین بار در جولای 1973 پرواز کرد. این هواپیما دارای دو خلبان می باشد. جایگاه ها: کابین اول برای مربی با تجربه و کابین دوم برای خلبان در حال تعلیم.

F-15C: نسخه ارتقا یافته F-15A که در سال 1979 به نیروی هوایی اضافه شد. سیستم های الکترونیکی پیشرفته، قدرت موتور بیشتر و افزایش ظرفیت حمل سوخت از مزایای آن محسوب می شود.

F-15D: یک هواپیمای دونفره تمرینی مشابه F-15C می باشد.

F-15E: مرکب از جنگنده ی هوا به هوا و بمب افکن هوا به زمین ( همچنین به اسم F-15 Strike Eagle شناخته می شود) این جنگنده در سال 1988 به زرادخانه نیروی هوایی اضافه شد. بزرگترین تفاوت میان F-15C و F-15E در وضعیت کابین یدکی و امکانات بمباران می باشد. البته تغییرات کوچکتری در سراسر این هواپیما اعمال شده است.

F-15I Thunder: مدل اسرائیلی از F-15E

F-15S: مدل عربستانی از F-15E

F-15J Peace Eagle: مدل ژاپنی F-15C

F-15 ACTIVE: هواپیمای دونفره مورد استفاده در تحقیقات ناسا. ACTIVE  مخفف کلمات advanced control technology for integrated vehicles می باشد.

 f-15  در حال 
شلیک

 

مشخصات F-15C:

کشور سازنده: ایالات متحده

حداکثر سرعت: 433/1 ماخ معادل 650/1 مایل بر ساعت( هر ماخ برابر با 1224 کیلومتر در ساعت است)

ابعاد: عرض: 05/13 متر، طول: 43/19، ارتفاع: 63/5 متر، وزن بدون مهمات: 973/12 کیلوگرم

وبلاگ هوانوردی شوق پرواز