هواپیمای سوخت رسان Hong-6U ساخت چین

نمونه ساخته شده برای نیروی دریایی چین ، به شیشه های دماغه و رادار کنترل آتش دقت کنید

هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در حال سوخت رسانی به دو جنگنده J-10

نمونه تولید شده برای نیروی هوایی چین ، در این نمونه شیشه ها و رادار کنترل آتش در دماغه وجود ندارد
تخمین زده می شود سوخت رسان Hong-6 حداقل یک نسل از سوخت رسان های غربی و روسی قدیمی تر و عقب تر باشد.این هواپیما قادر به سوخت رسانی همزمان به دو فروند جنگنده J-8D با استفاده از دو لوله سوخت گیری موجود در زیر بال خود است و می تواند تا 6 فروند از این جنگنده را به صورت دو فروند دو فروند سوخت رسانی کند.با استفاده از این سوخت رسان جنگنده های J-8D می توانند شعاع عملیاتی خود را 800 تا 1000 کیلومتر افزایش بدهند.سوخت رسان Hong-6U می تواند علاوه بر جنگنده J-8D به جنگنده های بومی J-10 و احتمالا JH-7 نیز سوخت رسانی کند اما سیستم سوخت رسانی آن قادر به سوخت رسانی به جنگنده های Su-30MKK نیست.نیروی هوایی چین دست به ابتکاری جالب زده است و از هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در کنار هواپیمای سوخت رسان بزرگ تر IL-78 استفاده می کند که این ترکیب دو ویژگی و مزیت دارد یکی پایین آمدن هزینه ها و دیگری انعطاف پذیری هواپیماهای سوخت رسان به صورتی که برای سوختگیری جنگنده های کوچک تر می توان از این سوخت رسان استفاده کرد و سوخت رسانی به جنگنده های بزرگتر را به سوخت رسان IL-78 واگذار کرد.هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در مخزن سوخت خود 38 تن سوخت را جای می دهد که از این مقدار 18.5 تن از آن را می تواند به دیگر جنگنده ها بدهد و ما بقی نیز برای مصرف خود هواپیما استفاده می شود.در زیر هر بال این هواپیما دو غلاف سوخت گیری نصب شده است و اتاق کنترل هواپیما نیز در زیر دم هواپیما قرار دارد.

هواپیمای سوخت رسان Hong-6U در حال سوخت رسانی به دو جنگنده J-8
مشخصات
خدمه:3 نفر
وزن معمولی برخاست:72.000 کیلوگرم
بیشینه وزن هنگام برخاست:75.800 کیلوگرم
حداکثر ظرفیت مخزن سوخت:37 تن
حداکثر ظرفیت سوخت رسانی:18.5 تن
بیشینه سرعت:1014 کیلومتر در ساعت
سرعت کروز:0.75 ماخ (768 کیلومتر در ساعت)
برد:6000 کیلومتر
هواپیمای گشت دریایی پی-3 اوریون

یک فروند هواپیمای P-3AM نیروی هوایی برزیل
در آوریل 1961 ، اولین نمونه تولید شده با نام P3V-1 به گردان هشتم گشت دریایی و گردان چهل و چهارم گشت دریایی واقع در مریلند تحویل داده شده و در آگوست 1962 ، عملیاتی شد.در ابتدا رنگ تمامی هواپیماهای تولید شده ترکیبی از آبی و سفید براق بود ولی در اواسط دهه 1960 تا اوایل دهه 1990 این رنگ به خاکستری و سفید براق و در آخر به خاکستری یکدست تغییر یافت.این تغییرات اثری بر روی نوشته بزرگ حک شده بر روی دم که نشان از یگان خدمتی هواپیما دارد ، نداشت.

پرواز نخستین نمونه آزمایشی که در واقع یک هواپیمای L-188 تغییر داده شده بود
در بین فوریه 1959 تا مارس 1960 ، سه فروند هواپیمای L-188 سقوط کرد.بلافاصله از خلبانان این هواپیماها خواسته شد که سرعت خود را در حالت عادی نگه داشته و از ماکزیمم تعیین شده عبور نکنند.پس از بررسی این حوادث و یافتن دلیل آن ، شرکت لاکهید مارتین هواپیماهای L-188 و P-3 اوریون را شامل یک سری اصلاحات و تقویت ها در بالها و بدنه دانست و با هزینه خود آنها را انجام داد.اما با ورود هواپیماهای مسافربری موتور جت ، هواپیماهای توربوپراپ جایگزین جت ها شده و بازار غیر نظامی خود را از دست دادند.اما این هواپیما تا 50 سال پس از آغاز تولید نیز به دلیل استفاده از موتورهای توربوپراپ که مصرف سوخت کمتری داشتند ، در خدمت ارتش های جهان باقی ماند.در سال 2008 ، شرکت لاکهید مارتین خط تولید جدید این هواپیما را که هواپیمای اوریون را با قطعات و طراحی جدید تولید می کرد ، باز گشایی کرد.
در سال 1990 ، نیروی دریایی آمریکا تلاش کرد تا با نصب موتورهای توربوفن هواپیمای بوئینگ 757 بر روی یک P-3 اوریون آن را بهینه سازی کرده و با نام P-7 وارد خدمت کند ؛ مدتی بعد این پروژه لغو شد.در پروژه دیگری ، شرکت لاکهید مارتین پیشنهاد ساخت نمونه ای پیشرفته از اوریون را با نام « شکارچی پیشرفته » ارائه کرد که در مقابل هواپیمای P-8 پوسایدون شکست خورد.
در مجموع ، تا سال 2012 تعداد 734 فروند هواپیمای P-3 در مدتی حدود 50 سال تولید شده که از این نظر ، اوریون با هواپیمایی مثل B-52 استراتوسفر قابل مقایسه است. قرار است در سال 2013 ، روند جایگزینی هواپیمای گشت و نظارت دریایی پیشرفته P-8A با هواپیمای اوریون آغاز شود.

یک فروند هواپیمای P-3W نیروی هوایی هلند
تسلیحات
همچنین امکان حمل مین های دریایی مارک 25 ، مارک 39 ، مارک 55 ، مارک 56 ، مارک 60 و مارک 65 نیز به منظور استفاده در ماموریت هایی همچون بستن تنگه ها ، آبراه ها و ناتوان سازی نیروی دریایی دشمن وجود دارد.
هواپیمای P-3 نیروی دریایی ایالات متحده توانایی حمل موشک های ضد کشتی AGM-84 هارپون را داشته و علاوه بر آن به چند سنسور تصویرساز حرارتی و CCD مجهز شده اند.در جنگ یوگسلاوی ، نیروی دریایی آمریکا هواپیماهای P-3C اوریون خود را که به موشک های AGM-84 هارپون مسلح بودند ، به منطقه نبرد اعزام کرد.
در فوریه 2004 ، شرکت بوئینگ 59 فروند از هواپیمای P-3C نیروی دریایی آمریکا را اصلاح و قابلیت حمل موشک پیشرفته و نیرومند AGM-84 SLAM-ER را به آن ها افزود.

یک فروند هواپیمای P-3C در حال شلیک موشک AGM-65 ماوریک

شکارچی ماهر ، در کمین زیردریایی ها !
- درگیری های کوبا: در اکتبر 1962 ، هواپیماهای P-3A نیروی دریایی آمریکا به صورت گسترده ای بر فراز مرزهای کوبا پرواز کرده و به شناسایی و جمع آوری اطلاعات پرداختند.این اولین تجربه اوریون پس از ورود به خدمت نیروی دریایی بود.
- جنگ ویتنام: در سال 1964 ، هواپیماهای P-3 به خط مقدم نبرد با ویت کنگ ها فرستاده شدند.این هواپیماها که از پایگاه های خود در ویتنام یا فیلیپین به پرواز در می آمدند ، ماموریت داشتند از ورود مواد و تجهیزات به ویتنام از راه دریا جلوگیری کنند ؛ اگرچه از این هواپیما برای کنترل مرزهای زمینی نیز استفاده می شد.در یکی از این ماموریت ها ، یک فروند اوریون به وسیله توپخانه کالیبر پایین مورد اصابت قرار گرفت و ماموریت آن ناتمام ماند.طبق برخی اطلاعات تایید نشده ، یک فروند دیگر در هنگام کنترل مرزهای زمینی به وسیله یک میگ نیروی هوایی ویتنام و با استفاده از موشک های زانی سرنگون شده است.در آوریل 1968 ، یک فروند هواپیمای P-3B گردان بیست و ششم گشت دریایی بر فراز خلیج تایلند به وسیله توپ ضد هوایی مورد اصابت قرار گرفت و همه خدمه آن کشته شدند.دو ماه پیش از این حادثه ، یک فروند اوریون دیگر نیز در همان منطقه سقوط و خدمه آن کشته شدند.دلیل اصلی این حوادث ، پرواز اوریون در ارتفاع پایین عنوان شده که باعث می شود هواپیما به راحتی در تیررس توپ های ضد هوایی قرار بگیرد.

عملیات همروی ناوگان دریایی به وسیله دو فروند اوریون آمریکایی و ژاپنی
- جنگ اول و دوم خلیج فارس: در دوم آگوست 1990 ، ارتش عراق به کویت حمله کرد و آماده یورش به عربستان سعودی شد.تنها در عرض 48 ساعت ، هواپیماهای P-3C اوریون نیروی دریایی آمریکا وارد منطقه شد.در چند ساعت اولیه ، این هواپیماها تعداد زیادی قایق و ناوچه گشتی عراق را که در حال حرکت از بصره و بند ام القصر به سوی آبهای ایران بودند ، شناسایی کردند.بلافاصله به گردان های عملیاتی اطلاع داده شد و اینگونه 11 فروند قایق گشت زنی منهدم و تعدادی آسیب جدی دیدند.در طی عملیات توفان صحرا ، یک فروند P-3C با استفاده از حسگرهای مادون قرمز خود ، یک شناور عراقی را که خود را به شکل شناورهای مصری در آورده بود ، شناسایی کرد.در 7 ژانویه 1991 ، هواپیماهای اوریون مستقر در منطقه به رادار با روزنه دید مصنوعی APS-137 مجهز شده و توانستند 55 فروند از مجموع 108 فروند شناور عراقی را مورد هدف قرار دهند.این هواپیما تا آخرین روزهای حضور نیروهای آمریکایی در عراق به نظارت و شناسایی در دریا و زمین مشغول بود و در صورت مشاهده تحرکات مشکوک ، نیروهای سپاه تفنگداران دریایی را در جریان قرار می داد.
- جنگ افغانستان: با ارتقاهایی که بر روی حسگرها و سیستم های تسلیحاتی این هواپیما صورت گرفت ، کارایی آن در ماموریت های گشت زمینی به صورت چشمگیری افزایش یافت.از این رو ، نیروی دریایی آمریکا از اوریون برای ماموریت های گشت زنی و شناسایی تحرکات نیروهای شبه نظامی در افغانستان استفاده کرد.همچنین ، نیروی هوایی استرالیا نیز در طول 7 سال حضور خود در افغانستان به صورت گسترده ای از این هواپیما استفاده کرد.
- جنگ لیبی: در سال 2011 ، چند فروند از هواپیماهای P-3C نیروی هوایی ایالات متحده و دو فروند هواپیمای CP-140 نیروی هوایی کانادا در برقراری منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی مشارکت داشتند.در 28 مارس 2011 ، هواپیماهای P-3C در قالب پشتیبانی از عملیات « طلوع ادیسه » به یگان های گارد ساحلی لیبی در بندر مصراته حمله کرده و یک تیر موشک AGM-65 ماوریک شلیک کردند که تعدادی از شناورهای این یگان منهدم شد.

اسکورت یک فروند P-3F اوریون ایرانی به وسیله تامکت آمریکایی
افسران
- فرمانده (خلبان اول)
- خلبان دوم
- خلبان سوم
دو افسر پروازی نیروی دریایی
- هماهنگ کننده
- ناوبر / مخابرات
نکته: تنها یک ناوبر در هواپیمای P-3C وجود دارد و در نمونه های P-3A و P-3B علاوه یک ناوبر و یک سرباز وظیفه مسئول رادیوی هوابرد نیز مستقر است.
سربازان وظیفه
- دو مهندس پرواز وظیفه
- سه کاربر وظیفه حسگرها و رادار
- یک تکنسین پرواز وظیفه
- یک کاربر تسلیحات وظیفه
نکته: این افراد تحت فرمان خلبان اول یا افسر هماهنگ کننده عمل می کنند.

خدمه زمینی در حال تعویض چرخ ارابه فرود سمت چپ هواپیما هستند
پیشرانه
هواپیمای P-3 اوریون نیروی پیشرانه خود را از چهار موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14 با قدرت 4,600 اسب بخار می گیرد.هر یک از این موتورها به یک ملخ چهار پره 54H60-77 با قطر 4.11 متر ساخت کمپانی همیلتون استاندارد مجهز است.سوخت موتورها توسط 5 مخزن بزرگ سوخت (یکی در بدنه و چهار تا در بالها) که در مجموع 34,800 لیتر سوخت در خود جای می دهند ، تامین می شود.
پرواز با موتورخاموش: در ماموریت های طولانی و خسته کننده که گاه با حمل بار و نیروی اضافی و گشت زنی در مناطق خطرناک نیز همراه می شود ، نیاز است تا مصرف سوخت هر چه بیشتر کاهش یابد.برای این منظور ، خلبان می تواند در حالت ایستا یک موتور (معمولا موتور اول در بال چپ) هواپیما را خاموش کرده تا مصرف سوخت کمتر شود.برخی ماموریت های این هواپیما چیزی حدود یک شبانه روز (24 ساعت) طول می کشد که به دلیل فضای کابین و درون هواپیما ، بسیار خسته کننده بوده و خدمه پروازی فشارهای جسمی و روحی زیادی متحمل می شوند.البته کمتر پیش می آید که چنین پروازهای طولانی و خسته کننده ای به وجود بیاید ؛ زیرا چنین پرواز طولانی سبب افزایش شدید استهلاک هواپیما شده و همینطور باعث کاهش توانایی خدمه پروازی می شود.
ملخ چهار پره موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14
نمونه ها
نمونه هواشناسی (WP-3D): دو فروند هواپیمای P-3C اوریون به این نمونه که وظیفه آن پایش هوا می باشد ، تغییر یافته اند.
نمونه جاسوسی الکترونیک(EP-3E) آریس: ده فروند P-3A و دو فروند P-3B به این نمونه که وظیفه آن جاسوسی و نظارت الکترونیک است ، تغییر یافته اند.
نمونه جاسوسی الکترونیک (EP-3E) آریس II: دوازده فروند هواپیمای P-3C به این نمونه تبدیل شده اند.
نمونه ایرانی (P-3F): نمونه ای تغییر یافته از P-3C.این نمونه تنها به وسیله نیروی هوایی ارتش ایران به کار گرفته شد.
نمونه بروز رسانی شده (P-3C): نمونه بروز رسانی شده از نظر سیستم های الکترونیکی و تسلیحاتی که در سال 1969 وارد خدمت شد.
نمونه بروز رسانی شده استرالیایی (AP-3C): همه هواپیماهای P-3C و P-3W نیروی هوایی استرالیا بروز رسانی شده و به سیستم ماموریتی جدید L-3 ، رادار سار / آیسار و سیستم پردازنده صوتی GD-Canada مجهز شده اند.
نمونه کانادایی (CP-140) آئورا: این نمونه بر اساس بدنه P-3C ساخته شده اما دارای سیستم های شناسایی ، ضد زیردریایی و جنگ الکترونیک بروزتر و با برد بیشتر است.از این نمونه 18 فروند تولید شده است.
نمونه آموزشی (CP-140A): سه فروند اوریون نیروی هوایی کانادا که از آن برای آموزش خدمه هواپیمای CP-140 و ماموریت های گشت ساحلی استفاده می شود.
نمونه بروز رسانی شده (P-7): نمونه
بروز رسانی شده با تغییرات گسترده که از سوی لاکهید مارتین پیشنهاد شد
ولیکن مورد موافقت نیروی دریایی ایالات متحده قرار نگرفت.
اوریون 21: نمونه بروز رسانی شده با تغییراتی به منظور رقابت با P-8 پوسایدون که شکست خورد.
یک فروند هواپیمای P-3C نیروی دریایی آمریکا در حال پرواز بر فراز ژاپن ، یکم دسامبر 1991
برنامه بروز رسانی
ایالات متحده: در سال 1975 ، یک بسته شامل سامانه ناوبری پیشرفته ، حافظه کامپیوتری و نمایشگر تاکتیکی جدید ارائه و بر روی اوریون های نیروی دریایی آمریکا نصب شد.در سال 1976 ، دومین برنامه بروز رسانی با نصب حسگرهای مادون قرمز و یکپارچه سازی موشک هارپون صورت گرفت.در سال 1984 ، هواپیماهای P-3C نیروی دریایی ایالات متحده تحت سومین برنامه بروز رسانی قرار گرفته و به تجهیزات جدیدی همچون پردازنده آکوستیک AN/UYS-1 ساخت آی بی ام مجهز شدند.در سال 1990 ، چهارمین برنامه بروز رسانی با تاکید بر جنبه افزایش قدرت پردازش سیگنالها اجرا شد ؛ در این برنامه یک رادار مراقبتی چند منظوره رایتون AN/APS-137 بر روی اوریون نصب شد.
استرالیا: نیروی هوایی سلطنتی استرالیا تعداد 18 فروند از هواپیماهای AP-3C خود را به رادار نظارت دریایی EL/M-2022 ساخت آلتا الکترونیک ، سیستم های تصویر ساز حرارتی و جلونگر فرو سرخ مجهز کرده است.
هلند: نیروی هوایی هلند 8 فروند از هواپیماهای اوریون خود را به مجموعه جنگ الکترونیک جدید ، رادار و حسگرهای آکوستیک ، سیستم های مدیریت اطلاعات و ارتباطات جدید مجهز کرده است.این هواپیماها به نیروی هوایی آلمان فروخته شدند.
برزیل: نیروی هوایی برزیل هواپیماهای اوریون خود را به مجموعه ایویونیک و کاکپیت جدید و یکپارچه مجهز کرده است.
نیوزلند: نیروی هوایی نیوزلند اوریون های خود را به سیستم ارتباطی L-3 و سیستم های مدیریت ماموریت و ناوبری مجهز کرده است.
پاکستان: نیروی دریایی پاکستان تعداد 7 فروند از هواپیماهای P-3C ارتقا یافته نیروی هوایی ایالات متحده را در اختیار گرفته و در حال ارتقای دو فروند از آن ها می باشد.این ارتقاء شامل رادار سار / آیسار ، سیستم پشتیبانی اقدامات الکترونیک و سیستم های ارتباطی / مخابراتی است.اولین هواپیمای بروز رسانی شده در ژانویه 2007 تحویل داده شد.

اوریون از سه نمای مختلف
مشخصات
خدمه: 12 یا 11 نفر
طول: 35.6 متر
طول بال: 30.4 متر
ارتفاع: 11.8 متر
سطح بال: 120.8 متر مربع
وزن خالی: 35 هزار کیلوگرم
وزن بارگذاری شده: 61,400 کیلوگرم
میزان بار قابل حمل: 26,400 کیلوگرم
بیشینه وزن برخاست: 64,400 کیلوگرم
پیشرانه: چهار موتور توربوپراپ آلیسون T56-A-14
قدرت موتور: 4,600 اسب بخار
بیشینه سرعت: 750 کیلومتر بر ساعت
برد: 4,400 کیلومتر
شعاع رزمی: 2,490 کیلومتر
بیشینه ارتفاع پروازی: 34 هزار پا
نرخ پیمایش: 16 متر بر ثانیه
F16
(شوق پرواز)f-16
هواپیمای اف-16 فایتینگ فالکون، ساخت شرکت لاکهید مارتین جنگنده ای در کلاس کوچک و چند مأموریته می باشد که نخستین پرواز خود را با اولین نمونه خود در سال 1976 به انجام رساند. این هواپیما توانایی حمله به صورت هوا به هوا علیه هواپیماهای دشمن و هوا به زمین علیه تجهیزات زمینی برای مثال تانک ها و زره پوش های دشمن را به طور کامل و بهینه داراست.
فالکون در حقیقت آمیزه ای از هزینه نگهداری اندک و به صرفه و همچنین کارائی تسلیحاتی و تهاجمی بالاست. این جنگنده هم اکنون در اختیار نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین متحدان این کشور مانند ترکیه یا امارات متحده عربی می باشد که البته خبرهایی از تحویل یکی از پیشرفته ترین مدل های این هواپیما با کد ئی و اف به امارات توسط آمریکا نیز منتشر شده است. در طراحی این هواپیما، از سیستم های به کار رفته در هواپیماهایی چون اف-15 و اف-111 نیز بهره برداری شده که البته قبل از به کارگیری این سیستم ها، عملیات ارتقا و به روز سازی کاملی نیز بر روی آن ها صورت گرفته است. با سوخت داخلی کامل، فالکون قادر به تحمل 9 برابر شتاب گرانشی زمین یا همان شتاب جی است که در مقابل مقدار حداکثر 4 جی برای به طور مثال رهگیر میگ 25، عددی بسیار مطلوب است. در گذشته، خلبانان به دلیل مقاوم نبودن کافی هواپیماهایشان، جرات انجام مانور های سنگین با بیش از 4 جی را نداشتند، اما همانطوری که می بینیم، امروزه این هواپیماها هستند که خلبانان را با مقاومتشان در هم شکته و آنان را تا مرز بیهوشی می برند. لازم به ذکر است که حداکثر شتاب جی قابل تحمل توسط انسان حدود هشت و نیم جی است که البته انسان برای لحظات کوتاهی مانند لحظه پرتاب از هواپیما توسط صندلی نجات قادر به تحمل هیجده جی فشار نیز می باشد.
در یک نبرد هوایی، مانورپذیری باورنکردنی فالکون و برد بسیار زیاد آن در مقایسه با هواپیماهای مشابه از همان ابتدا پیروز میدان را مشخص می سازد. رادار پیشرفته این هواپیما قادر به تشخیص اهداف در هر شرایط آب و هوایی و هر ساعت از شبانه روز بوده و حتی می تواند اهدافی را که برای جلوگیری از دید رادار در ارتفاع فوق العاده پایین پرواز می کنند، شناسایی نماید. در کاکپیت این هواپیما، در تمامی نشاندهنده ها و دستگاه ها اصل صراحت و اختصار رعایت شده و اطلاعات مختصر و مفید دسته بندی می شوند. همچنین در این هواپیما سیستم HUD نیز به کار برده شده که تمامی اطلاعات پرواز را بر روی شیشه جلوب خلبان منعکس ساخته و مانع از این می شود که خلبان هر لحظه چشم از روی هدف مورد نظر خود برداشته و برای آگاه شدن از وضعیت پرواز هواپیمای خود، مرتباً به نشان دهنده ها نگاه کند. کاناپی این هواپیما نیز از نوع حبابی بوده که دیدی بسیار عالی را از محیط اطراف برای خلبان فراهم می سازد که از این لحاظ بسیاری از خلبانان آن را به هلیکوپتر مانند می سازند. هواپیمای فالکون برای تامین نیروی خود از یک موتور پرات اند ویتنی یا جنرال الکتریک سود می جوید که این مورد بسته به نوع آن متغیر است و البته، موتور نوع جنرال الکتریک که در هواپیمای اف-15 و مدل سی و دی این هواپیما نیز به کار رفته است، قدرتمند تر بوده و قادر به تولید نیروی کشش استاتیکی معادل 27.000 پوند می باشد. ورودی هوای موتور این هواپیما در زیر بدنه قرار گرفته که ترکیب آیرودینامیکی خوبی را با بدنه به وجود آورده است. با اتکا به نیروی این موتور قدرتمند، این جنگنده قادر به پرواز با حداکثر سرعتی معادل دو ماخ در ارتفاعات بوده و سقف پروازی آن حداکثر پانزده کیلومتر است.
طول این هواپیما حدود پانزده متر و طول دو سر بال های آن نیز حدود ده متر است که از این جهت در کلاس هواپیماهای اندازه کوچک قرار می گیرد. حداکثر وزنی که این هواپیما قادر به حمل آن به آسمان است حدود هفده تن می باشد. این هواپیما می تواند با حداکثر شش موشک هوا به هوا اعم از موشک های سایدوایندر، آمرام و اسپارو تجهیز شده و برای حمله به اهداف زمینی نیز قادر است که به انواع موشک های هوا به زمین ماوریک و هارپون و بمب های مارک، جی دی ای ام و جی بی یو مسلح شود. همچنین برای نبرد های نزدیک، توپ یا مسلسل هنوز هم یک سلاح موثر به شمار می آید و به همین دلیل، این هواپیما از یک توپ بیست میلیمتری با حداکثر خشاب پانصد گلوله ای بهره می برد. در هدایت این هواپیما، از سیستم پرواز با سیم بهره جسته شده است، بدین گونه که خلبان با سوطح کنترلی مانند شهپر ها هیچ گونه ارتباط مکانیکی نداشته و سطوح کنترلی از طریق کامپیوتر هواپیما کنترل می شوند.
این شیوه هدایتی در هواپیماهای بزرگ مانند هواپیماهای مسافربری بسیار متداول است، چرا که حرکت دادن به طور مثال شهپر های سی متری هواپیمای جامبوجت در آسمان تحت فشار شدید هوا کاری است که نه تنها از دست خلبان بر نمی آید، بلکه از عهده حضرت فیل هم خارج است. در این هواپیما فرمان حرکت به کامپیوتر داده شده و پس از پردازش میزان حرکت و جهت مناسب، فرمان حرکت به جک های هیدرولیکی داده شده و شهر ها یا دیگر سطوح کنترلی حرکت می نمایند. در هواپیمای فالکون، برخلاف بیشتر جنگنده دسته فرمان در وسط و میان پاهای خلبان قرار نگرفته بلکه برای راحتی بیشتر و جلوگیری از خم شدن دست خلبان و ناراحتی او، دسته استیک در سمت راست او با وضعیتی بهینه قرار گرفته است. حداکثر برد این هواپیما، با حداکثر سوخت در تانک ها و مخازن سوخت خارجی اضافی، حدود سه هزار و دویست کیلومتر یا هزار و پانصد مایل می باشد که مسافتی بسیار زیاد و البته عالی و بهینه برای هواپیمایی نظامی به شمار می آید.تصاویری از این جنگنده:

هواپیماهای مافوق صوت2

پرواز ما فوق صوت به پروازی گفته می شود که سرعت آن از سرعت صوت بیشتر باشد. سرعت صوت حدوداً 1225 کیلومتر بر ساعت در سطح دریا می باشد و با زیاد شدن ارتفاع کاهش می یابد. در ارتفاع حدود 11 کیلومتری از سطح دریا، سرعت صوت حدوداً 1060 کیلومتر بر ساعت می باشد. هنگامی که یک هواپیما سریع تر از سرعت صوت حرکت نماید، هوای موجود در جلوی آن فشرده می شود و یک موج ضربه ای ایجاد می کند. این موج به سمت زمین حرکت می کند و با رسیدن به زمین، ما یک صدای انفجار شدید خواهیم شنید که به این پدیده اصطلاحاً شکستن دیوار صوتی گفته می شود. یک دانشمند اتریشی به نام ارنست ماخ (1916 – 1838) نوعی واحد اندازه گیری سرعت مخصوص هواپیما ها براساس سرعت صوت تعریف نمود. این واحد ماخ نام دارد و با تقسیم کردن سرعت هواپیما (بر حسب کیلومتر بر ساعت) بر سرعت صوت در ارتفاع 11 کیلومتری از سطح دریا (1060 کیلومتر بر ساعت)، سرعت هواپیما بر حسب ماخ به دست می آید، برای مثال سرعت 2 ماخ، 2 برابر سرعت صوت می باشد.
شکستن دیوار صوتی:
با پرواز یک هواپیما، موج های فشاری هوا در اطراف آن پدید می آیند که در اشکال زیر با دایره نشان داده شده اند. این موج ها چون با سرعت صوت حرکت می کنند، از اطراف هواپیما دور می شوند.

با رسیدن سرعت هواپیما به نزدیکی سرعت صوت، موج های فشاری با سرعت هواپیما حرکت می کنند و روی هم جمع می شوند و نمی توانند از هواپیما دور شوند.

با بیشتر شدن سرعت هواپیما، از میان این موج های فشاری عبور خواهد نمود و آن ها را قطع خواهد نمود و این موج ها با زاویه از پشت هواپیما حرکت می کنند تا به زمین برسند و ما صدای شکستن دیوار صوتی را بشنویم.

تاریخچه پرواز های ما فوق صوت را در زیر مرور می کنیم:
1. هواپیمای 1-X شرکت بل در 1947 به سرعت 015/1 ماخ رسید و اولین هواپیمایی بود که دیوار صوتی را شکست. طول بال این هواپیما 5/8 متر بود.

2.هواپیمای آمریکایی F100 در 1953 اولین هواپیمایی بود که از موتور جت استفاده می کرد و به سرعت 17/1 ماخ رسید. طول بال این هواپیما 82/11 متر بود.

3. هواپیمای کنکورد در 1969 با استفاده از چهار موتور تور بو جت به سرعت 2/2 ماخ رسید. طول بال این هواپیما 6/25 متر بود.

4. هواپیمای آمریکایی SR – 71 در 1976 که یک هواپیمای جاسوسی بود به سرعت 3/3 ماخ رسید. طول بال هواپیما 94/16 متر بود. این هواپیما امروزه دیگر کاربرد نظامی ندارد.

5. هواپیمای آمریکایی X – 15 : در سال 1967 به سرعت 72/6 ماخ رسید طول بال های آن 7/6 متر می باشد.

پهپاد مافوق صوت

به گفته استاديار بخش طراحي، رايان استاركي (Ryan Starkey)، فناوري موتور جت ميتواند كوچك، كم مصرف و كمهزينه باشد.
اين كارشناس هوافضاي دانشگاه به همراه تيمي از دانشجويان، يك هواپيماي بدونسرنشين مافوق صوت را كه در نوع خود اولين نمونه است، طراحي كردهاند.
انتظار ميرود اين هواپيما كه در مرحله مدل آزمايشي ميباشد، نسبت به هواپيماهاي كنترل از راه دور مشابه ديگر برد بيشتر، مصرف سوخت كمتر و سرعت بيشتري داشته باشد.
بازدهي سوخت اين موتور كه توان بلندكردن پهپاد 50 كيلوگرمي را دارد، دو برابر موتورهاي مشابه است. آقاي استاركي اميدوار است كه اين بازدهي در طراحيهاي مهندسي آينده مجددا دو برابر شود.
رايان استاركي ميگويد كه اين پهپاد را ميتوان براي هر كاري از نفوذ در توفانها و تحليل آنها گرفته تا مأموريتهاي تجسسي ارتش به كار برد.
در واقع ميتوان بدون به خطر انداختن جان خلبانها، مأموريتهايي را كه مستلزم طي مسافت طولاني با سرعت بالا هستند، انجام داد. همچنين اين پهپاد را ميتوان براي آزمايش شكستن ديوار صوتي توسط هواپيماي باربري مافوق صوت به كار برد.
پهپاد مذكور ميتواند نسل جديدي از آزمايشهاي پروازي را بعد از هواپيماهاي تحقيقاتي با موتورهاي موشكي كه در دوران جنگ جهاني دوم مرسوم بود، شكل دهد.
از جمله اين هواپيماها، هواپيماي افسانهاي آمريكاي شمالي X-15 بود كه مدت زيادي است بازنشسته شده است.
آقاي استاركي باور دارد كه تيم آنها دنياي آزمايش پرواز را مجددا احيا خواهد كرد. وي ميگويد: «تيم دانشجوياني كه روي اين پروژه كار ميكنند بسيار هيجانزده هستند، زيرا ما نه تنها روي مسألهاي كار ميكنيم كه در حال تغييرات فزاينده است، بلكه ميخواهيم خودمان دگرگوني شگرفي در زمينه آزمايش پرواز به وجود آوريم.»
ظرفيت پيشرانش اين پهپاد، آن را قادر ميسازد تا به سرعت 1.4 برابر سرعت صوت (ماخ) برسد. به گفته استاركي، با رسيدن اين پهپاد به سرعت مذكور، ركورد سرعت در اين رده وزني هواپيماها شكسته خواهد شد.
بدنه اين پهپاد، حدود 1.5متر عرض و 2 متر طول دارد. ساخت هواپيماي مذكور بين 100 تا 200 ميليون تومان هزينه در پي دارد كه اين هزينه در صنعت هوانوردي هزينه زيادي محسوب نميشود.
تيم استاركي كه سه سال از شروع به كارش گذاشته است، هماكنون به واسطه شركت هوافضاي استاركي كه به اختصار استاركو (Starco) ناميده ميشود، در حال گذار به تجاريشدن است.
پهپاد مذكور توجه ارتش و نيروي دريايي، آژانس پروژههاي تحقيقاتي دفاعي آمريكا و همچنين ناسا را به خود جلب كرده است.
به گفته آقاي استاركي، گذار اين فناوري از حالت علمي و تئوري به حالت تجاري بسيار مهم است، زيرا تحقيقات دانشگاهي به سمت كاربردهاي عملي در زندگي سوق داده ميشود و منجر به پيشرفت جوامع و اقتصاد محلي و جهاني خواهد شد.
همچنين اين كار ميتواند براي دانشجويان و فارغالتحصيلان فرصت شغلي ايجاد كند. در حال حاضر شركت استاركو حدود 50 دانشجو را براي توسعه پهپاد خود به كار گرفته است.
استاركي ميگويد: «دانشجويان فوقالعاده در هر جايي پيدا ميشوند، اما دليل اينكه من به دانشگاه كلرادو آمدم، چگونگي آموزش ديدن دانشجويان آن بود. ما مطمئن هستيم كه آنها مطالبي را كه در دوره كارگاهي گذرانده شده، بخوبي درك كردهاند. اين دوره آنها را حتي به عنوان مهندسان تازهكار با مدرك كارشناسي نيز، بسيار مفيد و قدرتمند ساخته است. آنان براي اين كار، دانشجويان بسيار خوبي هستند و اين باعث ميشود من بسيار مشتاق باشم تا استعدادهاي بسيار خوب را در دانشگاه كشف كنم و به شركت خودم جذب كنم.»
در حال حاضر استاركي و دانشجويانش در حال ايجاد يك واحد آزمايش مهندسي يكپارچه و كارا براي پهپاد هستند كه بعد از حل هر مسألهاي، توسط يك بازبيني طراحي دنبال شود.
ساخت هواپيما و فرآيند اخذ گواهينامه از اداره هوانوردي فدرال، FAA براي تست آن در آسمان، تا سال آينده انجام خواهد شد. جرقه عشق آقاي استاركي به سرعت، هنگامي زده شد كه وي در پنج سالگي از مركز فضايي كندي بازديد كرد.
وي در كلاس درس خود هنگام تدريس ميگويد: «اگر بحث سرعت در پروژه و موضوع داغ و تازه باشد، من در آن كار ميكنم. بهنظر ميآيد انجام هر كاري مستلزم وجود عشق و انگيزه در انسان است.»
هواپیماهای مافوق صوت
هواپیمای مافوق صوت(وبلاگ شوق پرواز)
هواپیمای دوباله جدید کلیدی برای رسیدن به سرعت مافوق صوت
آدولف باسمن اولین طراح هواپیماهایی با دو بال در هر طرف پس از دیدن و امتحان این پرنده با حالتی حیرت زده زبان به تمجید از آن گشود. تیم سازنده این هواپیما برای طراحی از یک شبیه ساز خودکار استفاده کردند و الگو های آن را از ۱۲ هواپیمای مهم با این ویژگی الهام گرفته است پس این هواپیما که هنوز نامی برای آن تعیین نشده است چکیده ای از بهترین انواع مدل های عصر خود است.
یک تیم از MIT ( دانشگاه بین المللی ماساچوست) از ۲ سال پیش به بررسی پرواز با دو بال در یک طرف پرداخته بود که در نهایت این ایده به ساخت یک هواپیمای دو باله نوین انجامید. مهم ترین قابلیت های این هواپیما عبارتند از: انحراف کمتر در مسیر نسبت به هواپیما های معمولی، مصرف سوخت بسیار کمتر که با نوع پرواز هواپیما رابطه مستقیم دارد و از همه مهتر تولید صدای کمتر. علاقه مندان به هواپیما حتما Concord سال ۲۰۰۲ را به یاد می آورند که هنگام پرواز در ارتفاعی متوسط شیشه ها در امان نمی گذاشت اما این هواپیما در همان فاصله هیچ اثری از صدای گوش خراش را بر جای نمی گذارد در حالی که با سرعتی معادل ۴۲۰ متر بر ثانیه که چیزی برابر ۱٫۴ مرتبه بیشتر از سرعت صوت حرکت می کند.
همه شما با سرعت صوت آشنایید سرعتی که دست یافتن به آن برای انسان معقول تر از سرعت نور است. مسافرت با سرعت بالا در زمینه تجاری مدت مدیدی است که در بازارهای هواپیمایی دنیا دیده نمی شد. از زمانی که شرکت Concord خدمات خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد دیگر ما شاهد سفرهایی با هواپیماهای پرسرعت ندیدیم تا این که ۹ سال بعد یعنی سال ۲۰۱۲ با تحقیقات عده ای از محققان دانشگاه منجر به هواپیمایی ارزان تر، آرام تر، با مصرف سوخت کارآمدتر و همچنین سرعتی بیشتر از سرعت صوت ساخته شد تا بار دیگر چنین سفرهایی را به علاقه مندان هدیه کند.
F15
F-15
Eagle یک جت کوچک با قابلیت مانور بسیار بالا که برای
ماموریت
های جنگ های تن به تن هوایی در هر شرایط آب و هوایی طراحی شده است. اولین
ماموریت
آن حفظ برتری هوایی می باشد به عبارت دیگر هدف نهایی آن شکست دادن جنگنده
های دیگر
در نبردهای هوایی می باشد.
نیروی هوایی ایالات متحده این جنگنده را به سبب رونمایی جنگنده ی پر قدرت شوروی MiG-25 در سال 1976 بکار گرفت.
نیروی دریایی و هوائی امریكا ازحدود سال ۱۹۶۵ اقدام به تجدید قوا برای دهه۷۰ نموده ند.نیروی دریایی برای جانشینی فانتوم كه تنها ردگیرش بود اف-۱۴ را انتخاب كرد ولی نیروی هوایی تاكتیكی امریكا به دلائل زیاد ترجیح داد اف-۱۵ را كه به نام ایگل(Eagle) بمعنای عقاب شناخته شده است برای نگهداری تفوق هوایی خود انتخاب كند.از هنگامیكه هواپیما عملا در جنگ شركت كرد یك نظریه ی بعنوان اصلی در تاكتیك جنگ ها به اثبات رسید ((هر طرفی برتری هوایی را در جبهه حفظكند ۵۰٪ پیروزی را بدست آورده.

جنگنده F-15 Eagle در حال سوخت گیری
اصولا هواپیما های رهگیر به این منظور و به منظور حراست از مرزها بكار میروند.تا بحال هواپیماهای رهگیر متعددی در جهان وجود داشته است.ولی اف-15 یكی از مدرنترین و كارامد ترین هواپیمای تفوق هوائی است كه تا بحال در دنیا ساخته شده و میتوان گفت كه شاهكار صنایع هواپیما سازی جهان است.
اف-15 در مدت 7 روز پس از اولین پرواز خود 5 پرواز انجام داد و در یكی از
این
پروازها به حداگثر سرعت خود یعنی 2.4 برابر صوت و حداقل سرعت خود یعنی 120
نا
نیكال مایل دست یافت بدون آنكه با كوچكترین اشكالی مواجه شود.این هواپیما 2
سال در
كارخانه و نیروی هوایی بطور آزمایشی پرواز كرد و در سال 1974 بتدریج در
تمام
پایگاههای امریكا مستقر شد.در سال 1975 بودكه اف-15 تمامی ركوردهای اوجگیری
و
مانور را كه تا آن موقع در دست میگ 25 بود شكست و با این كار برتری خود را
به ثبوت
رسانید.یكی از ركوردهای اوجگیری اف-15 می تواند در مدت 2 دقیقه (12۰ ثانیه)خود را به 60000 پا (20 كیلومتر ارتفاع)برساند.

Photo courtesy U.S. Department of Defense

Photo courtesy U.S. Department of Defense
The F-15 Strike Eagle (bottom) carries a number of air-to-ground weapons in addition to the air-to-air weapons you'll find on an F-15C (top).
مدل های F-15
F-15A: نسخه ی اولیه جنگنده ی F-15 ، این جنگنده اولین بار در جولای 1972 پرواز کرد. همانند F-15C این جنگنده نیز بصورت تک خلبان طراحی شده است.
F-15B: اولین نسخه F-15 تمرینی که اولین بار در جولای 1973 پرواز کرد. این هواپیما دارای دو خلبان می باشد. جایگاه ها: کابین اول برای مربی با تجربه و کابین دوم برای خلبان در حال تعلیم.
F-15C: نسخه ارتقا یافته F-15A که در سال 1979 به نیروی هوایی اضافه شد. سیستم های الکترونیکی پیشرفته، قدرت موتور بیشتر و افزایش ظرفیت حمل سوخت از مزایای آن محسوب می شود.
F-15D: یک هواپیمای دونفره تمرینی مشابه F-15C می باشد.
F-15E: مرکب از جنگنده ی هوا به هوا و بمب افکن هوا به زمین ( همچنین به اسم F-15 Strike Eagle شناخته می شود) این جنگنده در سال 1988 به زرادخانه نیروی هوایی اضافه شد. بزرگترین تفاوت میان F-15C و F-15E در وضعیت کابین یدکی و امکانات بمباران می باشد. البته تغییرات کوچکتری در سراسر این هواپیما اعمال شده است.
F-15I Thunder: مدل اسرائیلی از F-15E
F-15S: مدل عربستانی از F-15E
F-15J Peace Eagle: مدل ژاپنی F-15C
F-15 ACTIVE: هواپیمای دونفره مورد استفاده در تحقیقات ناسا. ACTIVE مخفف کلمات advanced control technology for integrated vehicles می باشد.
مشخصات F-15C:
کشور سازنده: ایالات متحده
حداکثر سرعت: 433/1 ماخ معادل 650/1 مایل بر ساعت( هر ماخ برابر با 1224 کیلومتر در ساعت است)
ابعاد: عرض: 05/13 متر، طول: 43/19، ارتفاع: 63/5 متر، وزن بدون مهمات: 973/12 کیلوگرم

چگونگی ورود فانتوم به ایران
چگونگی ورود فانتوم به ایران
پس از بریتانیا، ایران دومین کشوری بود که هواپیمای شکاری بمب افکن F-4 فانتوم را به خدمت نیروی هوایی خود در می آورد. نخستین فانتوم هایی که سفارش داده شدند، از نوع D بودند. بستن قرارداد ها با شرکت مکدانل داگلاس از سال 1967 شروع شد و خبر دریافت فانتوم ها توسط ایران برای نخستین بار در آبان سال 1346 در کشور منتشر گردید. سرانجام فرود نخستین شانزده فروند فانتوم F-4D در خاک ایران در 27 شهریور ماه سال 1347 صورت پذیرفت و هر شانزده فروند فانتوم تازه وارد به علاوه تعداد مشابهی که چندی بعد وارد ایران شدند بلافاصله به خدمت نیروی هوایی IIAF در آمدند. در سال 1351 ایران سفارش 177 فروند فانتوم F-4E جدید به همراه شانزده فروند فانتوم RF-4E که به مدل های شناسایی مشهور بودند و بیشتر آن ها را با عنوان «دم سفید» می شناختند را تسلیم آمریکا کرد. تا سال 1355 هجری شمسی، کلیه هواپیماهای سفارش داده شده به خدمت نیروی هوایی در آمده بودند.
مشخصات rq170
هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 آخرین محصول دفتر طراحی پیشرفته Skunk works از شرکت لاکهید مارتین است.پهبادی بدون سرنشین که بنا بر گزارشات واصله روز یکشنبه در اطراف کاشمر توسط یگان های پدافند هوایی ایران مورد اصابت قرار گرفته است.


نخستین هواپیماهای جنگنده
نخستین خلبانان غالباً ثروتمندانی ورزشکار،جسور و بی باک بودند،بنابراین پندار شلیک کردن به یکدیگر ،در جنگ از نظر آنها کاملا ًناجوانمردانه بود.هر چند ،طولی نکشید که خلبانان به هنگام پروازنیز ،باخود تفنگ و تپانچه حمل کرده و به قصد کشتن به یکدیگر شلیک می کردند.نخستین عملیات جنگ واقعی در طول جنگ جهانی اول ،در اکتبرسال 1914،به وقوع پیوست ،زمانی که یک هواپیمای فرانسوی با آتش مسلسل خود به یک هواپیمای آلمانی حمله کرده و باعث سقوط آن شد.اختراع دنده خلاص کنinterrupter gear توسط آنتونی فوکر هلندی،به هواپیماهای آلمانی اجازه دادتا ازمیان محور ملخ هواپیماهای خود در هنگام پرواز به سمت جلو آتش کنند.این بدان مفهوم بود.که خلبان های جنگنده می توانستند دماغه هواپیماهای خود را به سوی هواپیماهای دشمن هدف بگیرند و آن را با شلیک ساقط کنند.بین سالهای 1914 و 1918 ،سرعت هواپیماهای جنگی از 105 به 270 کیلومتر در ساعت افزایش یافت.نخستین جنگنده ها در ارتفاع 4 کیلومتری پرواز می کردند،اما در پایان جنگ،ارتفاع پرواز به بیش از 6کیلومتر رسیده بود.جنگنده آلمانی آلباتروس حداکثر سرعتی برابر 55 کیلومتر در ساعت داشته و مسلح به دو مسلسل 7.9 میلیمتری بود.درفاصله بین دو جنگ جهانی،در صنعت ساخت هواپیماهای تمام فلزی با مسلسل هایی که در بال هوایما تعبیه شده بودو آتشبارهایی با گلوله های انفجاری،پیشرفت هایی حاصل شدوتا سال 1939 جنگنده میسر اشمیت با حداکثر سرعتی برابر 570 کیلومتر در ساعت و در سال 1945 همین جنگنده با موتوری که همه پیستون های آن در یک ردیف قرار داشتند، به قدرت 1900 اسب بخار ،حداکثر سرعتی برابر 690 کیلومتر در ساعت داشت.سلاح های این جنگنده ها یک توپ 75/31 و دو مسلسل 87/7 میلیکتری بود.در جنگ جهانی دوم،جنگنده های متفقین ،هواپیماهای دریایی انگلیسی اسپیت فایر و موستانگ ،ساخت آمریکای شمالی،از نمونه های مشهور بودند.جنگنده موستانگ که مجهز به یک تانکر سوخت اضافی بود،حداکثر سرعتی برابر 703 کیلومتر در ساعت داشت و محدوده پرواز آن این امکان را به خلبان می داد که هواپیماهای بمب افکن را در مسیر برلین و بازگشت از آن اسکورت کنند.

تاریخچه هواپيماهای جنگنده
بيش از صد سال از ساخت اولين هواپيما به دست برادران رايت ميگذرد. هواپيماي برادران رايت با آن
ساختمان بسيار ساده و سطوح كنترل سادهتر از بدنه، كمتر از 1 دقيقه مداومت پروازي داشت، ولي به هر
حال سرآغاز ساخت هواپيماها محسوب ميشود. از آن پس عصر هوانوردي آغاز شد و علوم هوانوردي با
سرعت بسيار عجيبي پيشرفت كرد. كشورهايي كه در اين صنعت سرمايهگذاري كردند، هنوز هم در حال
سود بردن از تحقيقات سالهاي پيش خود هستند و هر روز قدرتمندتر ميشوند.
در بسياري از مقالات يا توضيحات هوانوردي از يك هواپيماي جنگنده، به واژههايي چون نسل پنجم، نسل
چهارم و... بر ميخوريم. اين واژهها در واقع يك نوع طبقهبندي غيررسمي هواپيماهاي جنگنده و تنها روش
براي شناسايي بهتر جنگندهها براساس تاريخ و توانمنديهايشان است. براي آشنايي بيشتر با نسلهاي
گوناگون جنگندهها، در اين نوشتار سعي شده با مثالهايي از ابتدا تاكنون وجه تمايزي از نسلهاي گوناگون
جنگندهها را معرفي كنيم.
نسل اول جنگندهها، بيشتر به جنگندههايي اطلاق ميشود كه در ابتداي عصر جت و در سالهاي 1945 تا
1955 ميلادي- يعني بعد از جنگ جهاني دوم و تا زمان پايان جنگ كره- توليد شدند. اين هواپيماها، اولين
هواپيماهايي بودند كه به موتورهاي توربوجت مجهز شدند، ولي با تمام اين اوصاف قادر به شكستن ديوار
صوتي (Sound barrier) نبودند و از نظر توانايي و قابليتهاي جانبي، بسيار به همان هواپيماهاي پيستوني
جنگ جهاني دوم شبيه بودند و تنها وجه مثبت آنها، توانايي سرعتگيري سريعتر بود.
اين هواپيماها كه از معروفترين آنها ميتوان F-86 سابر آمريكايي- كه در اختيار نيروي هوايي ايران نيز بود- و
هواپيماي ميگ- 15 روسي اشاره كرد كه اغلب مجهز به رادار نبوده و از همان سلاحهاي معمولي توپ و
بمبهاي سقوط آزاد و غير دقيق و راكتهاي معمولي استفاده ميكردند.
جنگندههاي نسل دوم كه طي سالهاي 1955 تا 1960 ميلادي توليد شدند، هواپيماهايي بودند كه سرعت
بيشتر، سيستمهاي راداري تشخيص هدف و اولين موشكهاي هوا به هواي هدايت شونده كه سايد ويندر (
Sidewinder) نام داشت و هم اكنون نيز از آن بسيار استفاده ميشود، دارا بودند. اين جنگندهها، در حقيقت
با به عمل گيري درسهايي كه در جنگ كره آموخته شد، طراحي و توليد شدند. نمونه جنگندههاي نسل
دوم هواپيماي F-104 (استارفايتر) را ميتوان نام برد. هواپيماهاي نسل دوم اولين جنگندههايي بودند كه
قادر به حفظ سرعتهاي مافوق صوت در پرواز مستقيم بودند. پيشرفتهاي چشمگير در صنعت موشكهاي
هوا به هوا، موجب شد كه براي اولين بار در جهان از اين موشكها به عنوان سلاح اوليه و اصلي هواپيما به
جاي همان توپ معمولي استفاده شود.
در حدود سالهاي 1960 تا 1970، نسل سوم جنگندهها كه بيشتر جنگندههايي را كه در جنگ ويتنام شركت
كردند، پوشش ميدهد، متولد شدند. اكثر اين جنگندهها اولين هواپيماهاي چند منظوره بودند كه قادر به
انجام مأموريتهاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان بودند. مشهورترين هواپيماي اين نسل
هواپيماي جنگنده فانتوم F-4 است كه در نمونههاي گوناگوني ساخته شد و به خدمت نيروي هوايي
كشورهاي بسياري در جهان از جمله ايران نيز درآمده است. وبلاگ شوق پرواز
F35
می توان گفت که جدیدترین هواپیمای نظامی آمریکا، جنگنده مشترک عمود پرواز F-35 JSF است که هم اکنون در حال در طراحی و ساخت بوسیله شرکت لاکهید مارتین می باشد. این جنگنده طی یک برنامه مشترک توسط شرکت های نورث روپ گرومن، BAE سیستمز، پرات اند ویتنی و رولزرویس ساخته می شود.
جنگنده JSF، جنگنده ایست چندماموریته که برای عملیات هوا به زمین بهینه سازی شده و ماموریت هوا به هوا، اصولاً ماموریت ثانویه آن به شمار می آید. اگر به تصاویر این هواپیما دقت کنید، می بینید که این هواپیما تا حدود زیادی به جنگندهF/A-22 Raptor شباهت دارد و طرح کلی آن مشابه این هواپیما بوده و هم چنین تا حدود زیادی نیز از فناوری های مشترکی بهره می جویند. این هواپیما، در پاسخ به نیاز به هواپیمایی که قابلیت پرواز عمودی را داشته باشد، در مرحله طراحی قرار گرفت، چرا که هواپیمایی که بتواند عمودی از زمین برخیزد، دارای فرسایش قطعات پایین تر و مهمتر از آن طول باند کمتر می باشد که آن را به وسیله ی بهینه ای برای برخاست از روی ناوهای هواپیمابر و همچنین فرود بر روی آنها تبدیل می کند. برای انجام این مهم، این هواپیمای پیشرفته تک موتوره، از سیستم وکتورد تراست یا کشش منحرف شده بهره می جوید، یعنی ابتداً همانند موتورهای توربوپراپ نیروی موتور ابتدا به یک جعبه دنده برای کاهش دور انتقال یافته سپس به یک فن یا پنکه عمود بر سطح زمین منتقل می شود. این پنکه نیروی مورد نیاز هواپیما را برای برخاستن تا یک ارتفاع مطمئن تامین کرده و پس از آن، به تدریج قدرت موتور بیشتر به سمت خروجی موتور متوجه شده و از قدرت لیفت فن کاسته می شود و هواپیما به جلو رانده می شود. در سیستم قدرت این هواپیما، برای برخاست، ابتدا دریچه ای زیر و بالای کابین خلبان باز شده و از آن جا لیفت فن هوا را با سرعت زیاد از بالا به سمت پایین پمپاژ می کند. همزمان با این کار، خروجی انتهایی موتور نیز به سمت پایین برگشته و نیروی تراست رو به پایین تولید می کند. این دو محل تولید نیرو، بالانس هواپیما یا تعادل آن را نیز بر قرار می سازند.
این هواپیما، بسته به موتوری که روی آن نصب می گردد، دارای بردی برابر 1200 هزار کیلومتر و حداکثر سرعتی معادل 8/1 ماخ خواهد بود. این هواپیما، قادر است با بیشینه وزنی حدود 22 تن عملیات برخاست یا تیک آف را انجام دهد. البته در گونه دریایی یا ناونشین این هواپیما، که مدل B یا C می تواند باشد، تغییراتی برای توانایی لندینگ یا نشست بر روی ناو از جمله بزرگتر کردن بالها و افزایش سطح فلپ ها و همچنین تغییراتی نیز در موتور آن حاصل می گردد. این هواپیما، برای حمل تسلیحات خود از دو محفظه داخلی و چهار پایلون خارجی استفاده می کند. هر یک از محفظه ها، قابلیت حمل دو موشک یا بمب یا هر سلاح دیگر را دارند و مقرهای خارجی نیز به همین ترتیب می توانند لود شوند. تقریباً در تمامی مدلهای این هواپیما، تسلیحات یکسانی به کار رفته و تغییرات تنها در قسمت راداری و سیستم های پیچیده برخاست و نشست صورت می پذیرد. از این جنگنده، تعداد بسیار فراوانی، یعنی حدود 3000 فروند سفارش داده شده که حدود 1700 فروند آن برای نیروی هوایی و بقیه برای نیروهای دریایی و ناوگان های آنان خواهد بود. با تمام اوصاف، انتظار می رود که این هواپیما در سال 2008 وارد خدمت شود، یعنی همان سالی که پرنده رویایی اف-14 تامکت بازنشسته و برای همیشه به موزه های هوایی سپرده خواهد شد.
مدلها:
جنگنده F-35 قرار است در سه مدل ساخته گردد:
مدل A که برای نیروی هوایی در نظر گرفته شده و جنگنده ای باقابلیت پروازی عادیست و قرار است جایگزین F-16 (فالکن) و A-10 شود.
مدل B که برای سپاه تفنگداران دریایی(USMC) طراحی شده و دارای برد زیاد و قابلیت نشست و برخواست کوتاه است و برای جایگزینی هارییر در نظر گرفته شده است.
مدل C که برای نیروی دریایی (USN) و نیروهای انگلیسی در نظر گرفته شده که دارایی قابلیت ناو نشینی و نشست و برخواست کوتاه است.
ویژگیها:
یکی از خصوصیات جنگنده F-35 کم پیدایی آن از لحاظ راداری است(به جز در مدل B به دلیل نیاز کمتر به این ویژگی در این مدل). یکی از اصول کم پیدایی به کار رفته در این جنگنده استفاده از بدنه ی تقریبا یک پارچه است، بدین معنی که ساختار بال با بدنه یکپارچه است و به داخل بدنه فرو می رود(برخلاف جنگنده های کنونی). همچنین در بدنه ی F-35 به میزان قابل توجهی از مواد مرکب ( کامپوزیت) به کار رفته است.
در F-35، پسگرایی بال و دم نسبت به لبه ی جلویی 35 درجه و نسبت به لبه ی عقبی 15 درجه است. سکانهای عمودی ثابت هواپیما دارای پسگرایی تا 35 درجه و انحراف تا 25 درجه هستند. بدین ترتیب بعد از مدتها یک جنگنده مدرن بر سلطه بیش از 50 ساله ی بالهای پسگرا خاتمه داد.
این جنگنده از موتور F.119 ساخت شرکت پرات اندویتنی استفده می کند. نکته جالب در مورد این موتورها این است که با وجود فناوری پیشرفته و کارآمد آن، قیمت پایینتری نسبت به موتورهای دیگر دارد و نگهداری آن نیز راحتر است. هرکدام از موتورها نیروی پیشرانی به اندازه 15420 کیلوگرم تولید می کند که با استفاده از پس سوز (afterburner) این نیرو به 22675 کیلوگرم می رسد.
ساخت رادار F-35 را بخش سیستمهای الکتریکی شرکت نورثروپ گرومن عهده دار است و برای این کار شرکت گرومن دست به گسترش رادار APG-77 زده است و با مدرن کردن آن امیدوار است که هوشمندترین رادار حال حاضر جهان راطراحی کند؛ البته هیچگاه از تواناییهای کامل این رادار در انواع صادراتی استفاده نخواهد شد. شایان ذکر است که تعداد آنتنهای رادار از 62 برای رپتور به 21 برای F-35 کاهش یافته است.
گفته میشود F-35 ( همانند رپتور) به تجیزات داخلی الکترونیک یکپارچه مجهز است و برای کاهش هزینه ها در تمام جنگنده ها از تجیزات استاندارد استفاده خواهد شد. همچنین این جنگنده به همراه رادار خود از سامانه ی SA برای هرچه راحت تر کردن کنترل رادار بهره می برد که این سامانه وضعیت آسمان نبرد، دستورات و اجازه شلیک موشکها و اسکن زمینی و... را صادر و گزارش می نماید. از دیگر سامانه ها میتوان به سامانه ی جلونگر فروسرخ که به منظور پرواز در ارتفاع پایین و آشکار سازی عوارض زمینی و پدافندهای دشمن استفاده می شود، نام برد.
اما از لحاظ حمل تسلیحات F-35 دارای یک محفظه جنگ افزاری در زیر بدنه است که برای کم پیدایی راداری در آن محل تعبیه شده و در صورت عدم لزوم کم پیدایی راداری می تواند از آویزگاه های زیر بال نیز بهره ببرد.
F-35 در بعد کوتاه برد از موشکهای رایج ساید وایندر (احتمالا در دو مدل X و M )استفاده خواهد کرد و در بعد میانبرد از آمرام استفاده می کند(احتمالا از مدل C که از یک جستجو گر چند طیفی برای ردگیری موشکهای کروز کم پیدا بهره می برد).
اما تسلیحات اصلی جنگنده (با توجه به اینکه وظیفه ی اصلی این جنگنده ایفای نقش هجومی و ضربتیست) انواع -55/78/87 CBUاست (این بمبها بمبهای هوا-انفجاری هستند و قبل از رسیدن به زمین منفجر می شوند و تاثیر هولناکی بر روی وسایل زرهی و به خصوص نفرات پیاده دارند و به قدری وحشتناک هستند که از آنها برای پاکسازی میادین مین استفاده می شود). از دیگر تسلیحات قابل حمل توسط F-35 بمبهای هدایت دقیق (GBU) و درنهایت یکی از هولناکترین بمب ها یعنی بمبهای سری JADAM (مانند سری GBU) است. این بمبهای ترکش شونده برای مقاصد تهاجمی مستقیم استفاده می شوند و درنهایت بمبهای DAACM که برای تهاجم علیه فرودگاه ها کاربرد دارند. همچنین انواع موشکهای هوا به زمین به اضافه یک توپ 27 میلیمتری ماوزر در نمونه های عادی و توپهای غلافدار درنمونه های عمود پرواز را باید به این لیست افزود.
انتظار می رود مدلهای A جنگنده F-35 در سال ۲۰۱۱ میلادی با قیمت ۴۰ میلیون دلار به بازار تسلیحات عرضه شود و مدلهای B و C نیز در سال 2012 وارد خدمت شوند.
مقایسه F-35 با F-22:
بسیاری معتقدند این دو جنگنده از بسیاری جهات، از جمله در ورودیهای هوای کناری، دماغه و بال ذوزنقه ای و سکان عمودی دم مشابه هستند؛ ولی از نظر کلی با وجودی که رادار F-35برداشتی با ماهیتی نا معلوم از رادار رپتور است، تنها 40 تا 50 درصد توانایی آن را داراست و از نظر پنهانکاری اگر رپتور را یک توپ بیسبال در نظر بگیریم F-35 حکم توپ فوتبال را دارد و بازتاب راداریش بیشتر است.
در مدیریت جنگهای نوین قرار است هر F-35 بتواند نقش 2 جنگنده ی F/A18 را به خوبی ایفا کند، در حالی که حداقل دو فروند F-35 برای ایفای نقش یک رپتور مورد نیاز است.
مشخصات جنگنده F-35:
نوع کاربری: استریک فایتر
شرکت سازنده: لاکهید مارتین
خدمه: 1 نفر
آخرین قیمت: بین 28 تا 35 میلیون دلار
نیروی محرکه: یک عدد Pratt & Whitney F119-PW-100 استفاده شده در اف-22 رپتور
طول: 13.5 متر
عرض: 10.8 متر
وزن خالی: 10200 کیلو گرم
حداکثر وزن: 22600 کیلو گرم
حداکثر سرعت: احتمالا 1.8 ماخ
برد: در نمونه ازمایشی 1200 کیلومتر
* توضیح: مشخصات فوق مربوط به مدل ازمایشی F-35 با نام X-35 Joint Strike Fighter می باشد.