ميگ-31 (MiG-31)

شوق پرواز.

ميگ-31

 

بهترين وسيله برای مقابله با هر گونه تهديد هوايی را می‌توان هواپيماهای رهگير و شكاری دانست. اين نوع هواپيماها با تسليحات خاص و قدرت مانور بالا به راحتی می‌توانند هر پرنده‌ي آهنی كه در حال پرواز باشد را نشانه گرفته و منهدم سازند و به همين دليل يكی از قوی‌ترين بازوان دفاعی ـ هوايی هر كشور به حساب می روند.

ايالات متحده‌ي آمريكا و روسيه (اتحاد جماهير شوروی سابق) دو كشوری هستند كه رقابت بسيار جدی‌ای در ساخت هواپيماهای رهگير و شكاری با هم داشته‌اند و همچنان دوش به دوش هم در حال حركت هستند. اگر آمريكا هواپيمای بمب‌افكنی مانند لنسر (B-1B Lancer) می‌سازد، كمتر از چند ماه بعد خبر ساخت بمب‌افكن توپولف (Tu-160) را خبرگزاری‌های شوروی اعلام می‌كنند. يا اگر روسيه موشك بالستيكی را آزمايش می‌كند، مدتی نگذشته كه خبر ساخت سپر موشكی قوی آمريكا به گوش می‌رسد و اين رقابت (به رغم افت اندك قدرت هوايی روسيه پس از فروپاشی اتحاد جماهير شوروی) در تمامی عرصه‌های هوايی مانند ساخت موشك، شاتل و. . . ادامه داشته و دارد. در اين كشمكش‌های رقابتی بر سر ساخت هواپيماهای شكاری، روسيه (شوروی سابق) موفق به ساخت يك هواپيمای رهگير - شكاری شد كه به راستی يكی از بهترين هواپيماها در نوع خود به حساب می رود.

ميگ-31(Mig-31)  يك هواپيمای رهگير دوربرد با سرعت فراصوت است و در نيروی هوايی روسيه پرنده‌اي محبوب است. قبل از ميگ-31 هواپيمای ميگ-25 (Mig-25) وظيفه‌ي دفاع هوايی را برعهده داشت اما ميگ-25 برای نزاع در ارتفاع‌های بالا طراحی شده بود. پس در اواسط دهه‌ي ۱۹۶۰ متخصصان هوافضای شوروی دست به ساخت ميگ-31 زدند و برای صرفه‌جويی در وقت و هزينه، طرح اصلی آن را از ميگ-25 امانت گرفته و با انجام تغيير و تحولاتی از قبيل ساخت بدنه‌ای كشيده‌تر (برای به دست آوردن سرعت مافوق صوت پرواز در ارتفاعات پايين) و پيشراني جديد (جهت افزايش برد)، سرانجام اولين نمونه‌ي آزمايشي آن را با نام Ye-155MP ساختند كه نخستين پروازش را در ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۶۵ انجام داد. با جلب رضايت كارشناسان نيروی هوايی، توليد آن از سال ۱۹۶۹ آغاز شد. در سال ۱۹۸۲ سازمان پيمان آتلانتيك شمالی (ناتو) به اين هواپيما لقب سگ‌ شكاری (foxhound) را داد.

از آن زمان تا كنون ميگ-31 جايگزينی اصلح براي هواپيماهای ميگ-23 و توپولوفTu-28  و سوخوي Su-15 به حساب می‌آيد. اين سگ شكاری آهنی توسط دو پيشران توربوفن مدل D-30F6 تجهيز شده است كه برد آن را به طور چشم‌گيری نسبت به هواپيماهای هم‌دوره‌ي خود افزايش داده و نسبت به پيشران ميگ-25 ، احتياج به دهانه‌هاي ورودی هواي بزرگ‌تر و همچنين خروجی‌های (نازل) گشادتری دارد.

كليد موفقيت ميگ-31 كه اين هواپيما را از رقيبان خود متمايز می‌سازد، در وجود رادار زاسلون (Zaslon) مدل  SBI-16است. خط كنترل آتش اين رادار پيشرفته تا محدوده ۱۲۰ كيلومتری (حدود ۶۵ مايل) اطراف خود را به وضوح در بر می گيرد و حتی نسبت به اهدافی كه پشت هواپيما هستند حساس است و می تواند ۱۰ هدف را شناسايی كرده و به ۴ هدف در آن واحد كنترل كامل داشته باشد. در همين راستا ميگ-31 با ۴ موشك دوربرد R AA-9-Amos) ) تجهيز شد. بعد از اولين توليد اولين گونه‌ي اين هواپيما با همان نام ميگ-31، گونه‌ي پيشرفته‌تري از آن به نام ميگ-31بي (Mig-31B) ساخته شد كه توانايی حمل موشك های جديدتر را مانند موشك‌های دوربرد  R-33S، موشك ميان بردR-40TD  و موشك كوتاه برد R-60  را داشت و تغييراتی نيز در سنجش ايونيك (الكترونيك پرواز) آن داده شده بود. مهم‌ترين نكته‌ در MiG-31B‌ داشتن توانايی سوخت‌گيری هوايی بود. گونه‌ي ديگر ميگ‌-31ها، به نام ميگ-31دي (Mig-31D) است كه داراي خصوصيات جديد و توانايی حمل موشك ضدماهواره مي‌باشد كه اين موشك به صورت عمود به نوك بال‌هاي MiG-31D نصب می شود.

در سال ۱۹۹۲ گونه‌ي ديگري به نام ميگ-31دي (Mig-31E) برای اولين بار در نمايشگاه هوايی برلين به نمايش گذاشته شد در حالی كه فقط يك نمونه از اين هواپيما ساخته شده بود. اما باز هم با وجود اين همه‌ي گونه‌های مختلف هواپيمای ميگ-31، نيروی هوايی روسيه ارضاء نشد و دست به ساخت گونه‌ي جديدی با نام ميگ-31 ام (Mig-31M) زد كه بسيار پيشرفته‌تر از گونه‌ي اصلی، يعنی Mig-31 بود. در اين مدل به طور كلی وضعيت رادارها تغيير كرد و رادارهای پيشرفته‌تر جای آنها را گرفت به طوري كه می‌توانست در يك زمان با ۶ هدف مجزا به مبارزه هوايی بپردازد كه نسبت به رادار ميگ-31 (رادار SBI-16) از توانايی كنترل ۲ دو هدف بيش‌تر بهره می‌برد. اين گونه، يعنی Mig-31M قادر به حمل موشك R-37  مي‌باشد كه مدل پيشرفته‌ي موشك R-33 است. كابين خلبان از نو طراحی شده است و در آن از نمايشگرهای چندمنظوره‌ي سه رنگ استفاده می‌شود. ديگر تغييرات عبارتند از: ظرفيت بيش‌تر سوخت، چتر ترمز بزرگ‌تر، نداشتن مسلسل، يك چرخ دماغه با طراحی جديد. بعد از چند وقت باز هم يك گونه‌ي ديگر با نام ميگ-31بي‌ام (Mig-31BM) پيدا شد كه بسيار شبيه به ميگ-31بي (Mig-31B) بود اما با تجهيزاتي تماماً به روز شده. طرح ميگ-31بي‌ام (Mig-31BM) به طور ويژه بر توانايی بيش‌تر در حمله‌های هوا‌به‌زمين متمركز بود و می‌توانست ۲۴ هدف زمينی را انتخاب كرده و آنها را موشك باران كند. يكی از مشخصات ويژه‌ي ميگ‌ها استحكام بدنه آن‌ها است كه تمامی آن‌ها تركيبي متشكل از ۵۰ درصد از نوع خاصی از نيكل، ۱۶ درصد تيتانيوم و ۳۳ درصد از آلياژ سبك آلومينيوم مي‌باشد. همه‌ي هوايماهاي ميگ مجهز به توپ ۶ لول ۲۳ ميلی متری مدل GSh-23-6 هستند اما ميگ‌-31 ها استثنائاً فاقد مسلسل هستند.

از صاحبان هواپيمای ميگ-31 می‌توان فدراسيون روسيه (۳۲۰ فروند در اختيار نيروهای دفاع هوايی روسيه و واحدهای تاكتيكی)، قزاقستان با ۳۰ فروند (كه در واقع پس از فروپاشی شوروی سابق از آن كشور به ارث برده است) و چين را نام برد. البته هنوز از سوی برخی كشورها علاقه‌مندی خاصی برای خريد اين هواپيما ابراز می‌شود، به ويژه كشورهايی كه قدرت و يا اجازه خريد تسليحات نظامی آمريكايی را ندارند و در واقع از سوی آمريكا تحريم شده‌اند. بله! ايران نيز به همراه سوريه برای مجهز كردن ناوگان هوايی خود علاقه‌مند به در اختيار گرفتن اين هواپيمای مدرن است تا توان مقابله با فناوري نوين و پيشرفته‌ي آمريكايی كشورهای منطقه (و حتا خود آمريكا كه بدون هيچ مشكلی به عراق يورش برد) را داشته باشند. به عقيده‌ي كارشناسان در مورد جنگ عراق، وجود چند فروند هواپيمای ميگ-31 شايد قدرت جلوگيری از جنگ را نداشت اما دست‌كم از شدت حمله‌ي هوايی آمريكا می‌كاست. با وجود ميگ-31، هيچ هواپيمای جنگنده و يا بمب‌افكن آمريكايی جرأت نمی‌كرد كه بدون عمليات پيش‌بينی شده‌ي دقيق از مرزهای عراق عبور كند. حتی قسمت اعظم موشك‌های آمريكايی كه به سوی عراق شليك مي‌شدند، توسط اين شكاری نابود مي‌شد. كشور چين نيز كه يكی از صاحبان ميگ-31 است طبق قراردادی كه در سال ۱۹۹۲ با روسيه منعقد كرد ۲۴ فروند از اين هواپيما را همراه با تمامی تجهيزات پيشرفته‌ي آن دريافت كرد و قرار بر اين شد كه چين با كمك روسيه يك كارخانه ساخت ميگ-31 در شنيانگ به سال ۲۰۰۰ احداث كند و تا سال ۲۰۱۰ ميلادی ۲۰۰ فروند از اين هواپيما توليد كند. اما اين قرارداد كاملاً لغو شد و چين به جاي اين قرارداد به خريد هواپيماهای سوخو- ۲۶ و سوخو- ۳ راضی شد.